عطاری - طب سنتی - زالو درمانی - گیاهان دارویی - گیاه درمانی

به رسمی ترین سایت طب سنتی ایران خوش آمدید

عطاری - طب سنتی - زالو درمانی - گیاهان دارویی - گیاه درمانی

به رسمی ترین سایت طب سنتی ایران خوش آمدید

خواص گیاهان دارویی حروف ( ص ، ط ، ع ، غ )

خواص  گیاهان  دارویی  حروف ( ص ، ط ، ع ، غ )


WWW.021DR.COM

«ص »


صندل

چوبهای ستبری است که از مرز مملکت چین می آورند و سه نوع است : زرد ، سرخ ، زرد مایل به سپیدی که بعضی آن را مقاصیری می گویند .
بوی مقاصیری از بوی بقیه خوش تر است .
مزاج :سرد و خشک
خاصیت :صندل و به ویژه صندل سرخ رنگ مانع تراوش رطوبت بدن
است .ورم :صندل و به ویژه سرخ رنگش ورم گرم را تحلیل می برد .بر باد سرخ بمالند مفید است .
سر :در علاج سر درد بد نیست .
سینه :خوردنی و مالیدنی تپش ناشی از تب ها را علاج است .
اندام های غذا :خوردن و مالیدنش ناتوانی معده گرم را برطرف می کند .

تب ها :صندل و به ویژه سفید رنگ مقاصیری در علاج تبهای گرم سودمند است .

WWW.021DR.COM


صدف

گوشت صدف بیابانی (حلزون )را خرد کنند و بسایند و بر تن بمالند بسیار خشکاننده است . سوخته صدف فرفیری بادشکن ، زداینده و هم قوت عرق نعنا و بونه است .همه انواع صدف های ریزه استخوان و خار را جذب می کنند به شرطی که درسته و بی هیچ تغییر حالتی استعمال شوند .
آرایش :همه پوشش های صدفی و پوسته صدف ها وقتی که می سوزند زداینده لک و پیس اند .صدف خام و ناسوخته پیکانهای استخوانی را جذب
می کند. اگر صدف فرفیری (ارغوانی )را در روغن زیتون بپزند و بر جای مو بمالند از ریزش مو جلوگیری می کند .
ورم و جوش :ماده لزجی که بر حلزون است و آن را زنگ حلزون گویند اگر با کندرو الوا و مر مخلوط کنند تا بر پرمایگی عسل در آید ، ورم بناگوش را خشک می کند و اگر رطوبتی در ژرفا داشته باشد بر می چیند .
زخم و قرحه :سوخته فرفیری زخم را می زداید ،پاک می کند و بهبودی می بخشد . صدف سوخته با نمک داروی سوختگی است و بر سوخته می پاشند تا آن را خشک کند .سوخته هر صدفی برای معالجه مفید است .
در علاج زخم و به ویژه زخمی که بر عصب باشد صدف همراه گوشتش و کندر و مر بر او بگذارند و اگر با گرد آسیاب هم باشد داروی خوبی است و زخم را شفا می دهد .
مفاصل :صدف را ضماد کنند علاج درد مفاصل و نقرس است و ورم مفاصل را فرو می نشاند .
سر :سوخته صدف فرفیری و به ویژه اگر با نمک سوخته شود دندان را جلا می دهد .صدف را بسایند و با سرکه آمیزند خون دماغ را قطع می نماید .
چشم :صدف را با گوشتش بسوزانند و سوخته را بشویند و در چشم بکشند آماس پلک را فرو می نشاند ، سفیدی و تم را از چشک می زداید .
اگر گوشت صدفی را که به (طیلس )کهنه مشهور است بسوزانند و سوخته آن را با قطران بسایند و بر پلک بمالند مانع رویش مو می شود .
ماده لزجی که بر حلزون بیابانی است موی برگشته پلک را می چسباند .
اندام های غذا :گوشت هر صدفی که برشته و نپخته نباشد درد معده را تسکین می دهد .صدف فرفیری را با سرکه بخورند علاج طحال است . ضماد صدف را بر استسقاء بگذارند تا پایین نیاورد جدا نمی شود ، و باید بگذارند تا خودش بیفتد .و به ویژه در علاج استسقاء صدف بیابانی که بسیار خشکاننده است از سایر صدف ها مؤثرتر است .
اندام های راننده :گوشت صدف فرفیری ملین نیست .
گوشت صدفی که مردم شام آن را (طالبیس )می گویند ، تاتر است و به ویژه آبگوشتش ملین است و همچنین آبگوشت صدفهای کوچک ملین است .
دود بر کشیدن از سوخته صدف فرفیری علاج خفگی زهدان است و بچه دان را بیرون می آورد .
دود گوش ماهیهای ساحلی از قبیل بابلی ، قلزمی ، در علاج خفگی زهدان مفید است و صرع زدگان را به هوش می آورد .
صدف را بردارند حیض را ریزش می دهد .

زهرها :گوشت صدف پادزهر سگ هار است .

WWW.021DR.COM


صنوبر

درختش مشهور است .
مزاج :الیاف صنوبر بزرگ بسیار قوی و الیاف صنوبری که آن را فوفی می گویند ناتوان تر است .
خاصیت :الیافش بسیار قبوضیت دارد . کرمی که در صنوبر است در برندگی همانند آلاکلنگ است .
زخم و قرحه :الیافش زخم را بهبود می دهد . در علاج زخم ناشی از سوختگی مفید است .الیافش به اندازه ای گیرنده است که می تواند پوست انداختن از ضمادش شفا یابد .الیافش را بسایند و گردش را بر سوخته آب گرم بپاشند مفید است .ساییده برگش را بر زخم بگذارند زخم را بهم می چسباند .
الیافش در علاج جای ضربه خوردن مفید و بهم آورنده زخم است و برگش که نمناک تر است در این زمینه از الیاف مؤثرتر است .
سر:آب پز پوست صنوبر را در دهان بگردانند بسیار بلغم بیرون می آورد.
درآب جوشیده الیافش را با سرکه دردهان بگردانند درد دندان تسکین می یابد .آب پز الیاف صنوبر و سرکه را در دهان بگردانند بلغم های بسیار سرازیر می کند .
چشم :دود صنوبر از ریزش مژه جلوگیری و خوره گوشه چشم را درمان می کند .
سینه :دانه اش داروی سرفه کهنه است .
اندام های غذا :خوردن پوست و برگ صنوبر درد کبد را درمان می کند .

اندام های راننده :دانه اش شکم را بند می آورد . تخم صنوبر با تخم خیار چنبر همراه آب انگور کهنه سیاه انگور خورده شود ریزش بول می دهد و علاج زخم گرده و آبدان است .الیاف صنوبر شکم را بند می آورد .

WWW.021DR.COM


صنوبر هندی

از تیره سرو کوهی است و آن را صنوبر هندی می گویند .
چوب هایش به چوب زرنباد شبیه است کمی تندمزه و شیره اش گرم و تند مزه و تشنگی آور است .
مزاج :خشک و گرم است .
خاصیت :تند مزگی شیر آن چنان است که می سوزاند و قابض است .
مفاصل :در مداوای سستی اعصاب و فلج و دهان کجی بهترین علاج است .
سر :در علاج بیماری های سرد مغز و سکته و صرع سودمند است .
اندام های غذا :شیرش تشنگی آور است .

اندام های دفعی :سنگ کلیه و مثانه را خرد می کند . شکم را بند می آورد . سستی مقعد را بر طرف می کند به شرطی که در آب پزش بنشینند .

WWW.021DR.COM


«ط »

WWW.021DR.COM


طالیسفر (نبق هندی )
پوسته ای است ره آورد هندوستان قبض و تند و کمی خوشبو
کمی لطافت دارد و گوهر خاکی در آن زیاد است .
مزاج :گرم و خشک

اندام های دفعی :در ذرب (فساد معده ) و زخم های روده و خونریزی زهدان و خونریزی مقعد و علاج بواسیر مفید است .


طریقولیون

دیسقوریدوس گوید :گیاهی است که در کرانه های دریا روید و مد دریا به آن می رسد .رویشش در آب نیست و از گیاهان آبزی به شمار نمی آید .
گویند گل این گیاه در روز سه مرتبه تغییر رنگ می دهد .
گیاهان سفید ، درنیمروز بنفش و نزدیک غروب به رنگ سرخ خونی درمی آید.
مزاج :گرایش به گرمی دارد .
اندام های دفعی :اگر آن را با نوشآب های بنوشند مواد آبکی شکم و بول را ریزش می دهد .
زهرها :قبل از سایر پادزهرها آنرا برای دفع گزند سم استعمال می کنند .

طرفحوماس

دیسقوریدوس گوید :بعضی این گیاه را ادبار گویند .
این گیاه در جاهایی پیدا می شود که رستنگاه پرسیاوشان است و تمام کارهای پرسیاوشان را انجام می دهد .

طراغیون

از گیاهان جزیره کرت است .
خاصیت :دیسقوریدوس گوید :اگر تیری در گوشت تن بزکوهی قرار بگیرد و بز به میان این گیاه بخزد تیر بیرون می آید .
اگر این گیاه را ضماد کنند پیکان و خارها و خلیده ها را از گوشت بیرون می کشد .

اندام های دفعی :خوردن آن چکمیزک را قطع می کند .سنگ مثانه را خرد می نماید .حیض را راه می اندازد و زخم روده ها را معالجه می کند .

WWW.021DR.COM


طلق (تلک )

بعضی گفته اند که خوردن آن خطرناک است زیرا به گوشه و کنار و پیچ و خم های معده می چسبد .
چنگ اندر گلو و مری می زند .دوشیدن تلک از این قرار است :تلک را با چند قطعه یخ و چند دانه شن در پارچه ای می ریزند و بهم می زنند تا حل شود .
مزاج :سرد و خشک .
خاصیت :قبض است .بازدارنده نزیف خون است .
سینه :آماس های تازه برخواسته پستان ، میان دو ران ، پشت گوش و هر جایی را که سست گوش باشد درمان می کند .
اندام های تنفسی :با آب بارهنگ باشد خون برآوردن را قطع می کند .
اندام های دفعی :خوردن شستشو داده اش خونریزی مقعد و زهدان را قطع می کند مالیدن محلولش نیز همین اثر را دارد .

طوقریوس

دیسقوریدوس گوید :گیاهی است که شاخه های بسیار و شبیه به چوبدستی دارد .خوردن آب پزش آماس طحال را به کلی می برد . اگر آن را با سرکه و انجیر ضماد نمایند باز هم برای طحال دارویی مفید است .

WWW.021DR.COM


طیقاقوواون

دیسقوریدوس گوید :برگ این گیاه به برگ تاجریزی می ماند .شاخه های بسیار دارد .گلش سیاه و کوچک و بسیار است . زهدان را می پالاید و مواد سیلانی را بر می چیند .
اگر آن را همراه چیزی کنند و بخورند می گویند شیر پستان را زیاد می کند .

طین شاموس

خاصیت :در بند آوردن و سایر کنش ها همانند گل مهر زده است و تفاوت در این است که شاموس از مهر زده هوایی تر و سبک تر است .
مزاج :کشدار ، لزج و چسبنده است .نیاز به شستشو ندارد .
سردی بخش و بسیار آرام کننده است .
ورم و جوش :ورم گرم نوخواسته را باز می دارد ، در این زمینه از سایر گلها کاری تر است .شاموس نفع رسان ، بی آزار است و چون گل مهر زده نیست که زبری آزاد دهنده همراه داشته باشد .
زخم و قرحه :در علاج سوختگی ها کمتر از مهر زده است . زیرا کش داریش بسیار است و از فایده اش می کاهد .
مفاصل :در علاج نقرس نوظهور مفید است .
چشم :تاول های قرنیه را معالجه می نماید .
سر و سینه :در علاج ورم پستان و دمل پشت گوش مفید است .
اندام های دفعی :بهم خوردن عادت ماهانه را عادی می سازد و خونریزی زهدان را باز می دارد .

«ع »

WWW.021DR.COM


عالیون

بعضی این گیاه را غالیون و گروهی (عالاریون )می گویند و همه به معنی شیربند است .زیرا همچون پنیر مایه شیر را می بنداند .
برگ و شاخه این گیاه شبیه برگ و شاخه (حرینان )است .
خاصیت :گلش ضماد شود در خونریزی مفید است .
زخم :گل و برگش داروی سوختگی است .
مفاصل :آن را با موم و روغن گل مخلوط کنند و نمک بزنند تا سفید شود داروی خستگی و علاج درد ناشی از خستگی است .

اندام های راننده :بیخش شهوت انگیز است .

WWW.021DR.COM


عالوسیس

بعضی گویند این گیاه را در طبرستان (بربهم )می گویند .
گیاهی است که تماماً به گزنه می ماند .لیکن برگش از برگ گزنه صاف تر است و اگر در دست فشار دهی بویی بسیار بد می پراکند .
خاصیت :سفتی ها را نرم می کند .
زخم :در علاج زخم پلید و خوره مفید است .
ورم :ضماد کنند و نیم گرم روزی دو بار بر ورم بگذارند ورم های سرطانی و خنازیر و سایر ورم ها را علاج می کند .
سر :برگ و شاخه هایش ضماد شود در علاج ورم پشت گوش و لوزتین مفید است .

عدس

دو گیاه به نام عدس هستند .خوردنی که کاشتنی و بیابانی دارد و نوع بیابانی خوب نیست و دیگری عدس تلخه می باشد .
بهترین عدس خوردنی آن است که زود بپزد و اگر در آب می ریزند آب را سیاه رنگ نکند .
مزاج :گرم و خشکی معتدل دارد .
خاصیت :ترکیبی از قوای گیرنده و زداینده و بادزاست کسی که عدس می خورد خواب های پریشان می بیند .خون را پرمایه می گرداند و در رگ ها روان نیست .بول و حیض را کاهش می دهد .
ورم :عدس را با سرکه بپزند و ضماد کنند علاج خنازیر و آماس های سفت است .عدس با اینکه بازدارنده است اما ریم و چرک را جمع می کند . زیاد خوردن آن باعث سرطان و ورم های سفت می شود .
زخم و قرحه :عدس را با سرکه بپزند زخم گود را از گوشت پر می کند و زخم پلید را بر می کند .
اگر دمل (زخم )بسیار بزرگ باشد عدس در سرکه پخته را با قبض تر از عدس قبیل پوست انار و غیره بر زخم بگذارند و اگر با آب دریا مخلوط کنند علاج خوره و باد سرخ و مورچگی و ترک های ناشی از سرما می باشد .
مفاصل :برای اعصاب خوب نیست . عدس و قاوت را ضماد کنند و بر نقرس بگذارند مفید است .
زیاد خوردن عدس جذام می آورد .
چشم :چون بسیار خشکی دارد کسی که زیاد عدس بخورد به تیرگی چشم گرفتار می آید .
از عدس ، شاه افسر ، روغن گل و به ضماد سازند و بر چشم گذارند آماس گرم چشم فرو می نشیند .
سینه :عدس را در آب دریا بپزند و ضماد کنند آماس پستان که ناشی از جمع شدن خون یا شیر باشد از بین می رود .
اندام های غذا :دیر هضم است و با معده سازگار نیست . بادآور و سنگین است . می گویند سی دانه عدس پوست کنده را بخورند سستی معده را از بین می برد .نباید با عدس شیرینی بخورند و گر نه راه بندان در کبد روی می دهد .
اندام های راننده :عدس و شاه افشره و به روغن گل را ضماد کنند و بر ورم مقعد بگذارند فرو می نشیند .عدس بیابانی که عدس تلخ است خون را بیرون می آورد .
عدس که خون را غلیظ می گرداند سبب کاهش بول و حیض می گردد . اما عدس تلخه بر عکس بول و حیض را سرازیر می آورد و ریزش می دهد .

عرقون

به عقیده دیسقوریدوس گیاهی است که برگ دراز و دو نیمه دارد و به برگ آلاله شبیه است بیخش لوله ای شکل و سفت و خوردنی است .

ورم زهدان را علاج است .

WWW.021DR.COM


عسل

عسل بسیار خوب آن است که کاملاً شیرین مزه ، خوشبو و رنگش به سرخی بزند و پر مایه باشد و بهم متصل .می گویند عسل تابستانی خوب نیست .
مزاج :گرم و خشک
خاصیت :زداینده است ، دهانه رگها را باز می کند ، رطوبت را از بین می برد و مانع تباهی و گندیدگی می گردد .
آرایش :به تن بمالند شپش و رشک را از بین می برد با کوشنه مخلوط باشد و بر پوست بمالند لکه های سیاه چهره را حتی اگر کهنه هم باشد از بین
می برد .عسل و نمک با هم لکه های بادمجانی رنگ ناشی ازضربه خوردن را می زداید.زخم :زخم های ژرفا را پاک می کند ، عسل را آنقدر بر آتش بگذارند تا غلیظ شود ، زخم های تازه را بهم می آورد . عسل و شبت را بر پوست بمالند ( قوبا )را شفا می دهد .
سر :نمک اندرانی را با عسل مخلوط کنند و نیمه گرم در گوش بچکانند چرک را از گوش می زداید ،زخم های داخل گوش را می خشکاند و حس شنوایی را نیرو می دهد . عسل تند مزه و سمی را بو کنند عقل از سر می پرد و تا چه رسد به خوردنش .
چشم :عسل ، تم چشم را از بین می برد .
نفس و سینه :غرغره کردن با عسل و عسل به دهان مالیدن علاج خناق و لوزتین است .
اندام های غذا :عسلاب اشتها را بر می انگیزد و توان بخش معده است .
اندام های راننده :عسل نیشکر ملین است ولی عسل (طبر )ملین نیست .
زهرها : عسل را با روغن آمیزند و بر آتش بگذارند تا گرم شود و به گرمی بخورند پادزهر افیون خوردگی و نیش حشرات موذی است .لیسیدن عسل پادزهر سگ هار و قارچ سمی است .کسی که سم خورده عسل بخورد قی می کند و اثر سم خنثی می شود .
بو کردن عسل تند مزه و عطسه آور است یکباره عقل را از سر بدر می کند و عرق سرد بر بدن می نشیند و علاجش آن است که ماهی شور بخورد و بعد قی کند .

عشقه

به رنگ های سیاه و سفید و سرخ هست و هر سه گونه اش تند و گیرنده است .
مزاج :گرایش به گرمی دارد .
خاصیت :با عصب سازگار نیست .
آرایش :آبی که از آن می تراود شپش کش است و مو را می سترد .
زخم و قرحه :برای زخم علاج خوبی است ، سرایت زخم پلید را باز می دارد .
از عشقه و موم و روغن گل مرهم می سازند و بر سوختگی می گذارند بسیار مفید است .
مفاصل :برای عصب زیان آور است .
سر :افشره آن را با روغن زیتون ، نطرون و عسل مخلوط کنند و به بینی بکشند سردرد مزمن از بین می رود .
اندام های غذا :عشقه سبز را با سرکه ضماد بگذارند به نفع طحال است .
اندام های راننده :با سه انگشت از گل سفید رنگ عشقه را با آب انگور کهنه بخورند و در روز دوبار این کار را انجام دهند علاج گرفتگی یا پیچ خوردگی روده است .
ضماد عشقه سبز و شکوفه هایش خون حیض را راه می اندازد .
بعد از حیض کمی عشقه دود کنند و برکشند مانع بارداری است .
شاخه اش را که سرش به سوی درون باشد بردارند حیض را بیرون می ریزد.
گلش شکم را بند می آورد .
زهرها :بیخ عشقه را با آب انگور کهنه و سرکه بخورند پادزهر نیش رتیل است .

عناب

میوه درختی است که میوه و درخت آن را همه می شناسد و اکثراً در گرگان دیده می شود . در جاهای دیگر هم هست ولی عناب گرگان از همه درشت تر است .
تا درشت تر و زیباتر و سرخ رنگ تر باشد بهتر است .
مزاج :سرد، خشکی و رطوبتش تقریباً معتدل و کمی به سوی رطوبت است .
خاصیت :کم غذا و دیر هضم است .
سینه :با سینه و شش سازگار است .
اندام های غذایی :به زیان معده است و به دشواری هضم می شود .
اندام های راننده :به عقیده بعضی برای گرده و آبدان خوب است .

عنبر

پندارند که عنبر از چشمه ای در میان دریا می جوشد بعضی می گویند کف دریا است و گروهی برآنند که سرگین حیوانی است که در سرزمینهای دور از ما زندگی می کند .
نوع خوبش عنبر خاکستری رنگ است که بسیار قوی می باشد .
در درجه ی دوم عنبر کبود و درجه سوم عنبر زرد خوب است و بدترینش عنبر سیاهی است که اکثراً آن را بلعیده و بعد از آنکه مرده است از شکمش بیرون آورده اند و آن را «منده »می گویند .
مزاج :گرم و خشک
خاصیت :گرمای لطیف می بخشد و از این رو با مزاج پیران سازگار است.
آرایش :از منده که عنبر سیاه است نوعی است که دست را سیاه می کند و ممکن است آن را در رنگ بازدادن رنگ پریده ها (موهایی رنگ شده که رنگ باخته اند )به کار برد .
سر :برای مغز و حواس مفید است .

سینه :برای قلب بسیار خوب است .

WWW.021DR.COM


عنصل

پیاز موش است ، برگش به برگ سوسن می ماند ، رنگ گلش مایل به سیاهی است .
مزاج :گرم و خشک
خاصیت :تکه کننده است و لزجی دارد .
آرایش :سوخته آن را عسل معجون کنند و بر سر بمالند علاج کم مویی و کم خونی است .
سینه :گلو را زبر می گرداند ، در علاج برنشیت و خرخر سینه و سرفه همیشگی خوب است .

عود

تکه هایی از چوب و رگ های درختی است که از چین و هندوستان و عربستان می آورند .در سختی و صافی به دسته هاون سنگی می ماند که داروها را با آن می کوبند .
بهترین عود مندلی نامیده می شود که از هندوستان می آورند . نوع دوم عود هندی است که از کوهساران می آید .
مزاج :گرم و خشک
خاصیت :لطیف ، بازکننده بند آمده ها و بادشکن است زیرا رطوبتی بسیار دارد .
آرایش :جویدنش دهان را بسیار خوشبو می نماید .
مفاصل :لزجی لطیف دارد اگر بر اعصاب بمالند اعصاب را تقویت می کند.
سر:عود برای مغز و تقویت حواس بسیار مفید است .
سینه :برای قلب شادی آور و توان بخش است .
اندام های غذا :رطوبت های گندیده معده را بر می چیند و معده و کبد را توانا می کند .
اندام های راننده :قبض است .

عودالنجور

چوبی است که پوسته رنگارنگ و بوی معطر دارد و در عطرها آن را به کار می برند .
مزه اش گیرنده و کمی تلخی دارد .
اندام های سر :دهان را خوشبو می کند .
اندام های تنفسی :در مداوای پهلو درد سودمند است .
اندام های غذا :درد کبد را درمان می کند . یک مثقال از آن لزجی معده و ناتوانی آن را بر طرف می کند .
اندام های دفعی :خوردنش با آب علاج زخم روده و درد و پیچش گرم شکم است .

«غ »

WWW.021DR.COM


غار

ثمر غار به شکل فندق کوچک است .
مزاج :دانه اش گرم و پوست ثمرش کمتر گرم است .
خاصیت :در همه اجزایش گرمی هست .برگ از دانه گرم تر و گرمی زاتر و خشکاننده تر است .
دانه اش سستی آورد .
آرایش:با انگور کهنه بر لک و پیس بمالند مفید است .
ورم و جوش :با نان و قاوت بخیسانند و بر ورم گرم بگذارند سودمند است .
مفاصل :همه اجزایش در علاج درد عصب مفید است .روغنش خستگی را در می آورد .
سر :غار و روغنش علاج سردرد است .روغن غار درد سرد گوش را دوا می کند ، شنوایی را باز می گرداند .صداهای گوش را می خواباند . نزله ها را قطع می کند .
سینه :با آب انگور کهنه سیاه یا با عسل بخورند علاج تنگ نفسی و بلند نفسی است و شش را از زائده های رطوبتی حفظ می نماید .
غار و به ویژه دانه اش را با عسل بلیسند در علاج زخم شش و بلند نفسی مفید است .
اندام های غذا :روغن غار با آب انگور کهنه خورده شود ، یا پوست آن با آب انگور کهنه ریحانی باشد درد کبد را دوا می کند . اما روغن و دانه غار معده را سستی می دهد و سبب استفراغ می شوند .
اندام های راننده :روغن غار دل بهم می آورد و قی انگیز است ، بو و حیض را ریزش می دهد .
آب پز غار را بخورند یا در آن بنشینند در علاج درد آبدان و زهدان مفید است.
مقداری از آن را با عسلاب یا سکنجبین می خورند داروی اسهال است .
خوردنش سنگ را خرد می کند . دانه غار هم در خرد کردن سنگ مؤثر است .
تب ها :روغنش را بر تن بمالند از لرزه جلوگیری می کند .
زهرها :با آب انگور کهنه بخورند پادزهر نیش کژدم است .
سبزش را بر جای نیش هر زنبوری بگذارند مفید است .غار عموماً برای هر حالتی از حالات مسموم شدن خوب است .

WWW.021DR.COM
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد