عطاری - طب سنتی - زالو درمانی - گیاهان دارویی - گیاه درمانی

به رسمی ترین سایت طب سنتی ایران خوش آمدید

عطاری - طب سنتی - زالو درمانی - گیاهان دارویی - گیاه درمانی

به رسمی ترین سایت طب سنتی ایران خوش آمدید

رژیم غذایی از دیدگاه حکیم ابن سینا

<![endif][if gte mso 9]><![endif][if gte mso 10]> <![endif]-->


رژیم غذایی   (تدبیرالماکول)

کسی که می خواهدبهداشت رارعایت کند نباید غذاهای دارویی مانند سبزی(بقول )و میوه و نظایر آن را غذای اصلی خود قرار دهد، زیرا غذاهای نرم کننده خون را می سوزانند، غذاهای غلیظ بلغم آورند و تن را سنگین می کنند.


بهترین غذاها برای تندرستی عبارتند از:

• گوشت، بویژه گوشت بزغاله، گوساله کوچک و بره

• گندم که آمیزه های آن پاک شده باشد. محصول کشت بایدآسیبی ندیده باشد.

• شیرینی که با مزاج دمساز باشد.

• نوشابه (شراب) خوشبوی ریحانی.

در غذاهای اصلی بجز این چهار نوع نباید غذای دیگری مورداعتماد واعتیاد قرار گیردمگر از روی ناچاری و یا برای چاره جویی بیماری و پیشرفت بهداشت انتخاب گردد.


در بین میوه ها آن هایی که مشابه غذا هستند عبارتند از:

-1  انجیر وانگو روان مشروط بر این است که این میوه ها بی آفت و کاملاًرسیده و بسیار شیرین باشند.

-2  خرما در سرزمین هایی که به خوردن آن عادت دارند.

-----اگر از خوردن این میوه ها، مواد بیرون ریختنی ایجاد شد باید فوراً آن را استفراغ کرد


موقع غذا:

1 -غذا را نباید بدون داشتن اشتها خورد.

 2 -اگر اشتهای پیدا شده مانند آشتهای اشخاص مست، کاذب نباشد نشاید خود راگرسنه نگهداشت .

3 -کسی که بیماری تخمه (پرخوری) دارد، وقتی خود راگرسنه نگه می دارد معده اش پر از خلط های چرکی و ناپسند می شود.

4-در زمستان غذایی باید تناول شود که گرمی می ب خشد و در تابستان غذایی که سردی دهنده است و یا گرمی آن اندک می باشد.

5 -گرمی و سردی غذاهرگز نباید خارج از توان شخص باشد.


                                                                       

باید بدانی : کسی که در مواقع ارزانی غذا به سیر شدنعادت کرده است، اگر در موقع کمبودغذاگرسنگی بکشد برایش بسیار ناگواراست . همچنین کسی که به علّت کمبود غذا به کم خوردن و گرسنگی عادت دارد، اگر در موقع ارزانی و دسترسی به غذا، پرخوری کند وضعش از حالت اولی هم بدتراست .مامردمانی را دیدیم که درقحط سالی دسترسی به خوراک نداشتند و وقتی بعداً غذا زیاد شد، شکم را پر کردند و مردند  تنور شکم تافتن بیش از اندازه در تمام حالات کشنده است و فرقی نمی کند که آکندن شکم با خوراک یا نوشیدنی باشد . اشخاص زیادی شکم را به افراط انباشته اند و خفه شده اند و درگذشته اند.اگر در خوراک اشتباهی روی داد و مقداری از غذاهای دارویی تناول شد، باید در هضم و پخته شدن آنکوشش بعمل آورد و به هیچ وجه قبل از هضم آن نباید چیزی متضاد آن را فرو داد . مثلا کسی که خوراک سرد مانند خیارچنبر (فلوس) و خیار و کدو می خورد باید غذای ضد آن مثلا سیر و گندنا (تره ) نیز تناول کند، یا اگر غذایش گرم مزاج بود. باید غذای سردی مانند خیار و بقلةالحمقاء(تورک، خُرفَه) بخورد. اگر خوراک بندآمدنی باشد گشود نی بخورد تا بند آوردنی تخلیه شود و بعد به طور متناسب حال خود را گرسنه نگهدارد . کسی که طالب تندرستی است، چه غذایش اشتباهی باشد و چه نباشد، نباید قبل از پیدا کردن اشتها و پیش از تهی شدن معده و روده های بالایی  از غذای قبلی، غذا بخورد. زیان بخش ترین نوع غذا خوردن آن است که قبل از هضم و پخته شدن غذای قبلی، غذای دیگری بر آن وارد شود . بدترین کارها آنباشتن شکم وپرخوری است، بویژه اگر غذا از نوع ناپسند باشد . اگر درد ناشی از پرخوری بر اثر غذاهای غلیظ باشد مفاصل و کلیه به درد می آیند و شکم پرست به بیماری ربو، برونشیت، نفستنگی، نقرس و سخت شدن طحال و کبد و بیماری های بلغمی و سودایی مبتلا می شود . اما اگر پرخوری بیش از حد و عوارضش بر اثر خوراک های لطیف باشد، بیماری های روی آور عبارتند از تب های گرم و شدید و پلید (خبیثه) و ورم های آزار دهنده و ناپسندیده. گاهی اتّفاق می افتد که غذایی تناول شده و مشکلاتی ببار آورده است و برای چاره جویی قبل از آنکه به کلّی هضم شود غذاهای رطوبت دهنده ساده ای را بر آن وارد می کنیم . غذای دوم که دارو به شمار می آید، کیموس غذای تناول شده را "خوب" می سازد و چنین حالتی برای رهایی از آن نیازی به ورزش نداریم . لیکن کسی که بعد از خوردن غذای غلیظ  که نامناسب برای تن است  بخواهد آن را سریعا با غذای تیز و تند مزه هضم کند، عکس حالت اولی را می بیند و برای مصون ماندن از آسیب نیاز به ورزش دارد . به انداز ه زمانی که غذا در معده می ماند بعد از خوردن غذا حرکات سبک لازم است به ویژه برای کسی که بخواهد بعد از غذا بخوابد . روی آوردهای روانی بسیار سخت و حرکات بدنی بسیار دشوار مانع هضم هستند.

در فصل زمستان نباید غذاهای کم تغذیه ای مانند دانه ها و بقولات خورد . غذای ز مستانی باید تغذیه دهنده تر از حبوبات و واجد ارزش غذایی بیشتری باشد. غذاهای تابستانی باید برعکس غذاهای زمستانی باشند. هرگز نباید آنقدر غذا خورد که جایی در معده نباشد و باید قبل از سیر شدن و باقی ماندن اشتها دست از طعام کشید. این باقیمانده اشتها بعد از ساعتی خود به خود از بین می رود. در مسئله خوراک همواره باید به مقداری عادت کرد و پا از آن فراتر ننهاد . بدترین خوراک ها آن است که بر معده سنگینی کند و بدترین نوشابه ها آن است که بیش از حد اعتدال باشد و در معده بالا آید . کسی که امروزه بیش از اندازه خورده است باید فرداخود را گرسنه نگهدارد، بسیار بخوابدو خوابگاهش گرم و سرد نباشد و هوای معتدل داشته باشد . اگر خوابش نبرد و نتوانست زیاد بخوابد، زیادپیاده روی کند، نرم راه برود، از راه رفتن بازنایستد و پی درپی برود و استراحت نکند و کمی هم نوشیدنی خالص بخورد.

روفسن: "من چنین پیاده روی را می پسندم، بویژه اگر بعد از ناهار باشد که وعده شام راگوارا می کند " خواب باید بر پهلوی راست و یامدتی کم بر پهلوی راست و بعد بر پهلوی چپ و مجددا بر پهلوی راست انجام گیرد و بدان که پوشش و بلندی بالش در هضم غذا یاوری می کند . به طور کلّی در هنگام خواب اندام ها باید گرایش به سوی پایین داشته باشند نه بالا.



مقدار غذا:

مقدار غذا بر قیاس عادت و نیرومندی غذا خورنده است . شخص تندرست باید آنقدر بخورد که احساس سنگینی نکند و اندام های سرازیری اش کشیده نشوند، باد نکند و شکمش به قرقر نیفتد و غذا از پایین به بالا نیاید و دلش بهم نخورد و به اشتهای سگی دچار نشود، اشتهایش بند نیاید، کندذهن نگردد و به بی خوابی دچار نشود.

هر غذ ایی که طعمش دیر احساس شد بد و هر قدر دیرچش تر باشد بدتر است . اگر بر اثر غذا نبض به درشتی بزند و نفس کوتاه بیرون آید، باید دانست که غذا از حد اعتدال پا فراتر نهاده است، زیرا اگر معده بیشتر از حالت لازم انباشته شود مزاحم حجاب حاجزمی شود و در نتیجه تنفس کوتاه و پی درپی می آید . بر اثر این بی نظمی تنفس، نیاز قلب به نبض بیشتر می شود و از آن جا نبض درشت می زند و نیر و کاهش می یابد . اگر گرم ی بدن کسی بر اثر غذاشدت یا بد نباید غذای مورد نیاز خود را یکباره فرو دهد بلکه کم کم و به تدریج غذا بخورد تا اگر شکم پر از خوراک شد عوارضی مانند تب لرزو بعد از آن تب گرمی مانند تب روزانه ناشی از خوراک گرم در او ایجاد نشود. کسی که نمی تواند غذای مورد احتیاج خود را در یک وعده هضم کند، باید دفعات غذا خوردن را افزایش و مقدار غذا را کاهش دهد.

غذای اشخاص سودایی مزاج باید بسیار نم بخش و کمتر گرمی زا باشد . غذای صفرایی مزاجان بایدنمبخش وخنک کننده باشد . کسی که خونش گرم مزاج است نیازمندخوراک های سرد و کم تغذیه است . کسی که خونش بلغمی است باید خوراکش اندک، گرم و لطیف باشد . برای پس و پیش افتادن و درجه بندی خوراک ها دستوراتی هست که هرکس بهداشت را رعایت می کند باید آن ها را بکار بندد:

1)     کسی که غذای سخت و دیرهضم می خورد، نبایدبه دنبال آن غذای زودهضم و رقیق بخورد، زیرا این غذای رقیق دنباله رو، پیش از غذای قبلی خود هضم می شود . غذای دیرهضم بالانشین می شود و راه داخل شدن بر آن بسته می شود و متعفّن می گردد و تباه می شود و هرچه با اوبیامیزدبه تباهی می گراید، مگر در حالتی که بعداً ذکر خواهیم کرد.

 2   ) همچنین ش ایسته نیست که وقتی انسان ابتدا خوراک لغزنده ای می خورد که زودهضم می شود بلافاصله غذای نیرومند و سختی را با آن همراه  زیرا غذای سخت با آن در معده می لغزد و نصیب خود را از هضم دریافت نمی کند . شایسته نیست که غذاهایی مانند ماهی و غذای مشابه آن را بعد از ورزش خسته کننده تناول کنیم، زیرا این غذا تباه می شود و خلط ها را تباه می گرداند.

3 )  برای کسانی که معده سست دارند و غذا را قبل از هضم بیرون می دهند، رواست که قبل از غذای عادی، غذای گیرنده ای بخورد

4 )  از کیفیت و وضع معده همواره بایدمراقبت کرد . معده برخی اشخاص غذای لطیف و زودهضم را تباه می گرداند و غذای سخت و دیرهضم را هضم می کند . چنین کسانی را اشخاص دارای معده آتشین می نامند . درعده دیگریوضع معده درست برعکس حالت معده آتشین است.

5 )   خوگرفتن به نوع غذا نیز اهمیت دارد . همچنین هر سرزمینی ویژگی هایی از ط بایع و مزاج ها را دارد که خارج از دستور مقیاس تعیین شده است . این نکته را نباید فراموش کرد که باید بررسی هایی در باره سنجشها، پژوهش ها و آزمایش ها بکنی و آن ها را مقیاس قرار دهی.

شاید غذایی که به آن عادت شده است و تا اندازه ای زیان هایی هم دربر دارد بیشتر ا ز غذای نشناخته مفید باشد . برای هر جسمی و هر مزاجی غذای ویژه ای ملایم است و اگر آن را تغییر دهیم دچار زیان می گردد .

برخی از خوراک های خوب و مطلوب برای بعضی از مردم مناسب نیست و باید از آن دوری جویند .کسانی که از غذاهای نامطلوب لذت می برند نباید خود را فریب دهند زیرا این غذاها به مرور ایام خلط های ناپسند و بیمار کننده و کشنده می گردند . کسی که در بدنش خلط های بد وجود داشته باشد رواست که غذاهای خوب زیاد بخورد، بویژه اگر چنین کسی بر اثر ناتوانی نتواند حالت اسهال را تحمل کند . کسی که بدنش متخلخل   نامتراکم  است و به زودی به تحلیل می رود، باید غذاهای تروز ود هضم بخورد، با این که تنهای متخلخل تحمل غذاهای غلیظ و مختلف را بیشتر دارند و از آسیب عوامل درونی مصون هستند و غالباً از عوامل خارجی زیان می بینند. کسی که زیاد گوشت می خورد و در آسایش زندگی می کند باید خود ر ا به رگ زدن عادت دهد . اگر مزاج چنین شخصی سردی گراست باید موادگوارش دهنده  ( جوارشنات) و انواع هلیلِه ها (اطریفلات) را استعمال کند .

برای چنین کسی هرچه معده و روده ها و رگ های نزدیک به آن ها راپالایش می دهد مطلوب است . گرد هم آمدن غذاهای گوناگون در معده بسیار بد است، بویژه اگر مدت غذا خوردن طولانی باشد و غذایی که درتعقیب غذای اولم یآیدقبل از شروع به هضم آن به معده برسد، در این صورت غذاها از حیث هضم هماهنگ نخواهد بود.


این نکته را باید بدانی که :

 بهترین نوع غذاهای مطلوب غذایی است که شخص از آن بسیار لذت می برد، زیرالذت بخشی خوراک به این معنی است که معده آن را به خوبی در بر گرفته است و نیروی گیرنده آن را به خوبی پذیرفته است . لیکن غذای لذیذ در شرایطی خوب است که اندام های اصلی همه سالم ونیکو مزاج باشند وگرنه لذت بردن دلیل بر خوبی نمی شود . مثلا اگر مزاج ها همه بر وف ق مرادنباشند و یا مزاج اندام ها مخالف هم باشند و کبد با معده اختلاف مزاجی غیرطبیعی داشته باشد، لذت بخشی خوراک مقیاس خوبی آن نیست . گذشته از این، غذایی که بسیار لذت بخش باشد وقتی به مقدار زیاد تناول شود زیان آورخواهد بود.




وعده های غذا:

بهترین دستور در باره طعام سیر کننده آن است که روز اول یکبار و روز دیگر دو بار، در صبحانه و شام تناول شود . باید اعتیاد را نیز مراعات کرد، مثلا اگر کسی که عادت داشته است روزی دو بار بخورد به این دستور عمل کند لاغر می شود و از نیرویش می کاهد، اگرضعف هضم داشته باشد باید روزی دو بار غذا بخورد ولی هربار غذای خود را کمتر کند . کسی که عادت داردهر روز یکبار غذا بخورد و بخواهدعادت را تغییر دهد و روزی دو بار بخورد ناتوانی و تنبلی و سستی بدوروی می آورد . اگر غذای ناهارش در او باقی ماند در موقع شب توان را از دست می دهد و شام را بدون اشتها می خورد، در نتیجه آروغ ترش، بدنفسی، دل بهم خوردگی، دهان تلخی ولینت شکم به وی روی می دهد، زیراچیزی را برای معده آورده است که این اندام به آن خونگرفته است وعوارض همان خواهند بود که ازعدم هضم غذا روی می آورند . روی آوردهای آن ها را بعداً خوا هی شناخت . ممکن است به چنین کسی ترس وبی تابی روی آورد، دهانه معده اش بدرد آید، در معده اش سوزش پیدا شود و چنان پندارد که روده ها واحشایش پا در هوا هستند، زیرا معده تهی است و برخودبند آمده است و تُرُنجیده است . ممکن است ادرار و مدفوعش سوزنده باشند و شاید بر ا ثر ریزش زهره به معده  چنانچه مزاجش بیشتر صفرایی باشد  در پهلوهای خود احساس سردی کند و چنین است حال کسی که معده اش و نه بدنش بیشتر صفرایی باشد . چنین کسی خوابش بهم می خورد و در رختخواب پهلو به پهلو می شود . بدنی که در معده اش صفرای زیاد گرد آیدنیاز به خوردن جدایی اندازدارد و باید قبل از آنکه خود را شستشو دهدبه سرعت غذایی بخورد کسی که می خواهدقبل از شروع به ورزش چیزی بخورد بهتر است نان خالی تناول کند، آنقدر که پیش از آغاز ورزش شروع به هضم کند . حرکت قبل از غذا خوردن باید تند و قوی و حرکت بعد از غذا نرم و آهسته صورت گیرد . حرکت نباید آنچنان باشد که اشتهای تباه برانگیزد . برای اصلاح اشتهای تباه که میل به تندمزگی و نفرت از شیرینی و چربی دارد، بهترین راه، قَی کردن به وسیله موادی مانند اسکنجبین و ترب پس از خوردن ماهی است.

شخص فربه اندام نباید وقتی که تازه از گر مابه آمده است غذا بخورد، بلکه بعد از خروج از حمام و پیشاز غذاخواب سبکی بکند و بهتر است که بیشتر از یک وعده غذا نخورد، غذایی راپیش از هضم غذای اولی تناولنکند، و بر خوراک به هیچ وجه حرکات تند انجام ندهد، تا این که غذاقبل از هضم فرو نرود و یا بدون هضم فرونلغزد و یا مزاجش بر اثر خضخضه  (حرکت غذ ا) تباه نگردد . در موقع صرف غذا نبایدآب زیاد بنوشد  زیرا آب بین طعام وجرم معده جدایی می اندازد و آن را خاموش می کند  بلکه بهتر آن است که آب نخورد تا خوراک به معده وارد شود . علامت ورود طعام به معده آن است که قسمت های بالایی شکم سبک می گردد . اگر بسیار تشنه بود کمی آب سرد برمکدو از آن تجاوز نکند . هر قدر آب سردتر باشد بیشتر رفع تشنگی می کند . این مقدارآب مکیده معده را انبساط و انقباض می بخشد . به طور کلّی نوشیدن آب به شرطی که در وسط غذا نباشد و به اندازه ای که برای خوراک مف ید باشد روا است . کسانیکه سرد مزاج وتر مزاج هستند بهتر است بعد از صرف غذا، تشنگی را تحمل کنند و بخوابند . لیکن تشنه ماندن بعد از غذا و خوابیدن بعد از طعام برای گرم شدگان صفرا دارخوب نیست . کسانی که بیماری صفراوی دارند اگر به مدت زیادگرسنه بمانند زهره ب ه معده راه می یابد و هر غذایی را که ) بعداً خورده می شود به تباهی می کشاند و در این صورت در حالت خواب و بیداری آنچه بر سرتباه مزاجان می آیدبر آن ها روی می دهد و شاید هم اشتها به غذا از بین برود . در این حالت باید آنقدر آب بخورد که طعام را به طرف پایین براند و مزاج خود را با غذای خفیف مانند آلوکه مزاج را تغییر نمی دهد نرم کند و یا شیرخشت بخورد و بعد از این که اشتهایش بازگشت غذا میل نماید.

کسانی که مرطوب اندام و مرطوب بدن هستند و رطوبت بدنشان طبیعی و به آسانی قابل گداختن است نمی توانند مانند خشک بدن ها تحمل گرسنگی داشته باشند مگر این که بدنشان از رطوبت های غیرطبیعی و غیر آنچه در گوهر اندام ها دارند پر شده باشد، و آن رطوبهای وارده "خوب" باشند و شایستگی داشته باشند که طبیعت آن ها را به غذای صحیح تبدیل کند و نیروی غذایی به آن ها بدهد. نوشیدن آب در موقع غذا خوردن و دنبال کردن غذا با آب زیان آورترین کارها است زیرا آب خود سریع الهضم است و به آسانی فرو می رود و طعام را قبل از آنکه از راه طبیعت هضم شود با خود به معده می برد و در نتیجه سبب تعفّن و بند آمدن ها و گاهی موجب گری می گردد. شیرینی ها چون به مذاق خوش آیند هستند و طبیعت قبل از هضم آن ها را به خود می کشد بساکه زود موجب بند آمدگیها می شوند و بند آمدگی ها به نوبه خود سبب بسیاری از بیماری ها می گردند که یکی از آن ها بیماری استسقاء است . غلظت هوا و آب، بویژه در ن های از شراب آمیخته با آب و یا آب Ĥ فصل تابستان سبب تباهی خوراک می گردد . بد نیست که همراغذا پیم گرمی که عود و مصطکی در آن پخته باشد بنوشند.

کسانی که درون گرم و نیرومند دارند، اکثراً بعد از خوردن غذای غلیظ، غذا به بادهایی تبدیل می شود که معده و اطراف آن را کشیدگی می دهد، و بیمارهایی که از کشیدگی معده و اطراف آن انتظارمی رو دروی می آورند .

کسی که معده اش تهی است چنانچه غذای لطیف بخورد معده را سلامت نگه داشته است و اگر بلافاصله بعد از غذای لطیف غذای غلیظ فرو دهد معده از آن متنفر است و آن را هضم نمی کند و تباه می گردد، مگر این که در بین این دو غذا فاصله ای داده شود . اگر شخص بخواهد این فاصله را مراعات کند باید طعام غلیظ را اندک اندک وارد معده نماید و در این صورت معده به وسیله غذای لطیف بند نمی آید . اگر مقدار غذاخیلی بیشتر از اندازه بو دو معده را مالامال وسرشارکرد و یابر اثر حرکت آنچه در معده است بهم زده شد و یا یک نوشیدنی معده راپریشان حال و مشوش گردانید، باید هرچه زودترقی کند . اگرفوراً به قَی کردن نرسیدویاقی کردن سرسختی کرد و زحمت داشت، چاره این است که آب گرم را اندک اندک فرو دهد . آب گرم پرشدگی معده را فرو می نشاند و خواب را جلب می کند

. همین که شخص احساس خو اب کردخود را بیاندازد و تا می تواند بخوابد . اگر آب گرم و خواب هم  فایده ای نبخشیدند باید صبر کند شاید طبیعت او را یاری کند و از این آسیب رهایی دهد . اگر چنین بود چه بهتر ولی اگر طبیعت هم به هیچ وجه یاوری نکرد، مسهل ملین بخورد و خود را وارهاند.

اگر شخصی که مع ده اش بهم خورده است، دارای گرمی مزاج باشد به عنوان مسهل از اطریفل و خلنجین و کمی عرق سعتر (پونه کوهی ) استفاده کند . لیکن کسان سرد مزاج باید به وسیله داروهایی مانند زیره ای، شهریارانی، تمر (تمر هندی) که در "اقرابادین" آمده اند، از بهم خوردن معده نجات یابند . پر شدن و انباشته شدن معده به وسیله نوشیدنی ها آسان تر از پر شدن به وسیله غذا است . اکنون درمان امتلاء معده از خوراک را بیان می کنیم :

روی چنین غذایی که معده با آن انباشته شده است بهتر است که به اندازه سه دانه نخود اَلوا (صبرزرد)  تناول شود . یانیم درهم اَلوا ، نیم درهم سقزخانگی، یک دانه بورک و بسیار بجا است که کمی افثیمون (افسنطین) ؟ و شراب استعمال گردد و چنانچه فایده ای نبخشید، به خواب درازپناه بر دو یک روز تمام غذا نخورد . اگر شکم سبک شد شخص خود را شستشومی دهد و شکم را می پیچد و غذای لطیف می خورد . اگر با همه این ها محتویات معده بیرون نیامد و گرانباری شد و کشیدگی ببار آورد و تنبلی را به بدن عارض کرد، بدان که رگ ها از مواد زاید طعام پر شده اند، چه غذای بسیار بیش از حد  حتی اگر در معده هضم شده باشد  کمتر اتّفاق می افتد که در رگ ها هم هضم گردد و در آن ها نارس و خام می ماند و در نتیجه به آن ها کشیدگی می دهد و گاهی هم آن ها را می ترکاند و تنبلی و تمطی( کشداری) و خمیازه برای بدن به ارمغان می آورد . در چنین حالتی باید شخص را با داروهای مسهل رگ ها درمان کرد . اگر این عوارض روی نیاوردند و شخص پرخور بر اثر امتلاء فقط احسا س خستگی کرد باید مد ت زمانی آرام گیرد و بعد با داروهای ضد عوارض خستگی که ذکر خواهیم کرد، درمان شود.


کسی که به سنین پیری رسیده است: باید بداند که معده اش همان معده دوران جوانی نیست. اگر همان ندازه و همان نوع سابق را از حیث غذادنبال کندخوراکش همه به مواد زای د تبدیل می شود . بهتر آن است که اندازه غذا را کاهش دهد.


کسی که قبلاً به غذاهای غلیظ خوگرفته است: و اینک می خواهد رژیم غذایی را تغییر دهد و خوراکخود را لطیف گرداند، باید بداند که تخلیه هایی که از ترک غذای غلیظ در مجاری پیدا می شود و غذای لطیف یارای پر کردن آن ها را ندارد، به وسیله هوا پر می شود . اگر چنین کسی بعد از تغییر رژیم غذایی مجددا به رژیم پیشین برگردد و از لطیف دست بر دارد و غلیظ را از سر گیرد، در او بند آمدگیهایی پدید می آید.


غذاهای گرم : زیان هایی را که از خوراک گرم روی آورند می توان با اسکنجبین دفع کرد. اگر اسکنجبین با شکر تهیه شود وادویه در آن بریزند بهتر است و اگر اسکنجبین با عسل باشد احتیاجی به آمیزه ندارد.


غذای سرد: اگر غذای سرد زیان آور باشد درمانش با آب انگبین و شراب انگبین و زیره ای است.


غذای غلیظ : کسی که از خوراک غلیظ ناراحت است، اگر مزاجش گ رم است چاره اش با اسکنجبین پر از ادویه است و اگر مزاجش سرد است باید به مقداری از مواد فلفلی و پونه ای متوسل شود.


غذای لطیف : غذای لطیف برای نگهداری سلامت بدن بهتر از غلیظ است، لیکن نیروبخشی و ایجادچستی و چالاکی آن کمتر است و خوراک غلیظ در این زمینه موثرتر می باشد. کسی که تن چست و چالاک می خواهد باید غذای نیک کیموس بخورد و برای این منظور باید خود را قبلاً بسیار گرسنه گرداند و آنگاه غذای ید که هضم گرددنه این که بیش از آن اندازه بخورد. Ĥ غلیظ پرکیموس نیک را به آن اندازه تناول نمایید.


ورزشکاران و کسانی که بر اثر کار ز یادخسته می شوند: خوراک غلیظ را بیشتر تحمل می کنند . خواب خوش و درازمد ت آنان در هضم غذای غلیظ مددکار است . لیکن گاهی اتّفاق می افتد که به واسطه عرق کردن زیاد که بر اثر آن مواد زیادی از بدن تحلیل می رود، کبد غذای هنوزهضم نشده را دریافت می نماید . در این حالت چه در زمان پیری باشد و چه در زمان های دیگر، ممکن است برای پذیرش بیماری های کشنده آمادگی پیدا کند . بویژه این حالت برای کسانی امکان دارد که خوداعتراف می کنند به این که هضم آن ها به کمک خواب انجام می شود و اگر بی خوابی کشند غذایشان هضم نمی شود.

اگر در تابستان ، قبل از غذا میوه های تر از قبیل زردآلو، توت، خربزه، هلو و آلو بخورند برای مزاج نامناسب نیست و اگر بجای آن ها میوه های بهتر باشد چه بهتر . چون بخشی از این میوه ها آب خون را می افزاید و این افشره و گوهر میوه، همانطور که در خارج به جوش می آید در خون نیز همان حالت را دارد . در این صورت گرچه شاید مفید باشد لیکن درعین حال خون را برای تعفّن آماده می نمایند . همچنین میوه هایی مانند خیار و خیارچنبر که خون را پر از خلط می کنند با این که نفعی می رسانند زیان هایی نیز در بر دارند . به این جهت کسانی که این مواد سردی آور را می خورند، با این که در ابتدا خنک می گردند ولی دور نیست که به تب مبتلا شوند . بدان که ممکن است خلط آبکی چرک و به رنگ زنگار شود و این در صورتی است که نگدارد و در رگ ها بماند . کسانی که این  مواد آبدار را می خورند اگر قبل از جمع آمدن آب آن ها، به ورزش بپردازند و یا این که در موقع میوه خوردن ورزش کنند ت ا آبکی ها به تحلیل روند و کمتر زیان رسان باشند کار مطلوبی انجام داده اند . این نکته را نیز بدان که اگر ماده خام یا آبکی همراه خون باشد و نگذارد خون به بدن بچسبد، خون کاهش می یابد . روش مطلوب آن است کسی که میوه میخورد بعداً پیاده روی کند و سپس غذا بخورد تا غذا بلغزد.

غذاهایی که ماده آبکی و خلط غلیظ و چسبنده و صفرایی را افزایش می دهند از آنجا که ممکن است خون بر اثر ماده آبکی آن ها متعفّن شود و خلط غلیظ و چسبنده، مجاری و راههای مراره ای را بند آورد و صفرا بدن را گرم کند و در نتیجه آن خون گرمتر شود، تب ها پیدا می شوند.

حبوبات  (بقول) مراری شاید در زمستان مفید باشند و مقدار کم آن ها( تفهه ) در تابستان نیزبی بهره نیست کسی که ناچاراست غذای ناپسندیده بخورد بهتر آن است که وعده های غذا را کاهش دهد و خوردن آن پی درپی نباشد و مواد دفع کننده زیان های چنین غذاها را با آن ها بیامیزد  مثلا اگر از شیرینی ناراحت می شود، مواد ترش نظیرسرکه، انار ترش، اسکنجبین سرکه، به و نظایر آن را بخورد وتلاش کند که تخلیه شود . کسی که از غذای ترش مزه در رنج است انگبین و شراب کهنه بخورد و ش راب انگبین موقعی برای معده موثر خواهند بود که غذای ترش مزه به پختگی نرسیده است و هضم نشده است.

کسی که از خوردن مواد چرب ناراحت است، چاره اش موادگس مزه ای نظیرشاه بلوط، دانه آس، خَرنُوب شامی، میوه درخت سدر، زالزالک و یا داروهای تلخ نظیر راسن تلخ (زنجبیل  امی) و داروهای شورمزه و تندمزه مانند کامه (آبکامه)، سیر و پیاز و تمام موادضدچربی است . کسی که دارای خلط های رقیق و " بد " است بهتر است غذای خوب زیاد بخورد . کسی که بدنش به آسانی می گدازدباید غذایش تر و زودهضم باشد . جالینوس فرماید: "خوراک تر برای هیچ حالتی از حالات بدن مناسب نیست، انگارکه ارزش هیچ است، نه شیرین است نه ترش، نه تلخ است نه تند، نه گیرنده است و نه شور ". کسی که بدن نامتراکم دارد غذای غلیظ را بیشتر از کسان دارای بدن متراکم تحمل می کند . زیاده روی در غذاهای خشک اشتها را از بین می برد، رنگ رازشت می کند و مزاج را خشک می گرداند . خوردن چربی زیاد، تنبلی می آورد و اشتها را از بین می برد . زیاده روی در خوردن غذاهای سرد سستی، تنبلی و پژمردگی می آورد . زیاده روی در خوردن غذای ترش انسان را زودپیر می کند . عادت کردن زیاد به خوراک های تند و شور نامطلوب است . غذاهای تند به معده زیان می رسانند و غذاهای شورطعم برای چشم خوب نیستند. غذای چرب اگرچه با مزاج دمساز باشد، هرگاه متعاقب آن خوراک ناپسند آید ناپسند می گردد.




منبع : کتاب اول قانون در طب

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد