خواص گیاهان دارویی حرف(ب)
WWW.021DR.COM
«ب »
بابونه
گیاهی است که گلهایش به رنگهای زرد ،سفید و ارغوانی یافت می شود و گیاهی است مشهور و شناخته شده .
ازبرگ
و گل بابونه قرص می سازند و ساقه آن را می خشکانند و نگاه می دارند.
اکثراً در زمینهای خشن و نزدیک به کناره های زمین می روید .در بهار کنده و
جمع آوری می شود .
مزاج :گرم و خشک است
. خاصیت درمانی :باز کننده است ، غلیظ را لطیف می نماید ،سستی می آورد ، گدازنده است با کمی جذب یا اصلاً جاذب نیست .
دمل
و جوش :بوسیله ی قوت سست کنندگی و تحلیل که در آن موجود است ورم های گرم
را فرو نشاند و تصلبات کم را نرم می کند.خوردن آن در مداوای ورم سخت داخلی
مفید است .
مفاصل :کشیدگی را سستی می دهد .همه اندام های عصبی را تقویت
می نماید و برای رفع خستگی از هر دارویی سودمندتر است ، زیرا حرارت بابونه
به حرارت جاندار می ماند .
سر :مغز را تقویت می کند ،در مداوای سر درد
سر ، تخلیه سر از مواد ناسازگار مؤثر است .زیرا می گدازد و جذب نمی کند
.زخم های دهان را بهبود می بخشد .
چشم :ضماد آن جوش ترکیده چشم (غرب )را شفا می دهد و در مداوای رمد و تیرگی و جوش و خارش و حرب چشم سودمند است .
سینه :خون را ازسینه پاک می کند و بر می آورد .
اندام های غذا :یرقان را از بین می برد .
اندام
های دفعی :هرنوع از بابونه به ویژه بابونه ای که گل ارغوانی دارد در ادرار
بول و بیرون آوردن سنگ مؤثر است .در علاج دردهای سرد و گرم مثانه بابونه
را بر مثانه می بندند .
تب ها :برای تب های سبک و ورم های گرم درونی که
هنوز به طور کامل نرسیده باشند سودمند است . اما در تب های بسیار شدید و
در ورم های گرم تمامی رسیده اثری ندارد .
بابونه چشم گاو یا اقحوان به قول دیسقوریدوس :برخی از مردم ، اقحوان را اماریون ، برخی قورینبون و گروهی ازقسمون می نامند .
اقحوان دو صفت دارد :زرد مایل به سرخی و سفید .نوع سفیدش قوی تر است .
گیاه
آن دارای چوبهای نازک است ، گل آن سفید و مدور و وسطش زرد است . بویی
سنگین دارد و مزه اش به تلخی می زند،گل اقحوان به گل مرو می ماند. تند مزه و
تند بو است .
خاصیت درمانی :گرمی بخش ، رساننده علاج انواع انسداد است
و نوع سرخ رنگ آن قابض و مانع سیلان است . تحلیل می برد لیکن در گیرندگی و
خشکانیدن از گدازندگی قوی تر است .
اقحوان عرق آور است و اگر روغنش را بر اندام بمالند عرق می آورد .
تحلیل برنده و لطافت بخش است و همه رگها را باز می کند .
اندام های سر:خواب آور است و بو کردن تازه آن سبب خوابیدن می شود. روغن اقحوان درد گوش رادرمان می کند .
مفاصل :در مداوای پیچش ، پی ، پارچه پشمی را در اقحوان آب پز شده می خیسانند و بر جای دردناک می گذارند مفید است .
دمل و جوش :ورم گرم معده و خون بند آمده در معده را از بین می برد و در علاج ورم های سرد نیز مفید است .
زخم و زخم های چرکی :در مداوای ناصور و قرحه های پلید و برکندن خشک ریشه و علاج زخم های پی مفید است .
اندام های تنفس و سینه :اگر خشک شده آن را با سکنجبین و نمک بخورند در علاج «ربو »مفید است .
اندام
های غذا :برای فم المعده بد است لیکن چیزهایی را که با معده سازگار است و
بسوی معده می آیند تحلیل می برد و می خشکاند و خون بند آمده داخل معده را
آب می کند .
اندام های دفعی :شدیداً ادرار آور است .اگر با عسل آب باشد
خون منعقد در مثانه را حل می کند . گل اقحوان اگر با عسل آب خورده شود سنگ
مثانه را خرد می نماید .
شکوفه اقحوان و استعمال روغن آن در نزد زنان
بول و حیض را ریزش می دهد .استعمال روغن اقحوان نیز مدر است و سفتی زهدان
را از بین می برد و آن را باز می کند .
روغن آن سودا و بلغم را بیرون
می دهد و در علاج ورم های گرم لبه مقعد و ترکاندن بواسیر مفید است . در
علاج ترک های آب ریز و قولنج و درد مثانه و سفتی طحال مفید است .
WWW.021DR.COM
بار سرو
ضماد آن در علاج فتق و ورم ها سودمند است .
بارزد (قنه )
دیسقوریدوس
گوید :قنه انگم گیاهی است که به خیزران می ماند و در سوریا یعنی در شام می
روید.بعضی آن را (مکانیون )گویند .نوع بهتر متراکم تر است که به کندرشبیه
است و با دست خرد می شود .
مزاج :گرم و خشکاننده است . خاصیت :نرمی بخش ، تحلیل برنده ، بادشکن ، گرمی بخش و التهابی و جاذب است و از آن داروهاست که شاید گوشت را تباه سازد .
آرایش :جوش های عدسی را قطع می کند .
ورم :دارای خنازیر است .
قرحه :با سرکه بر زخمهای شیری بمالند خوب است .
مفاصل :در علاج خستگی و کزاز و ترنجیدن ماهیچه مفید است .
سر
:داروی سردرد است . صرعی دار آن را بو کند بهوش آید . علاج گیجی و بیهوشی
است . داروی دندان درد و دندان کرم خورده است . درد سرد گوش را درمان می
کند .
اگر با روغن سوسن باشد و نیمه گرم در گوش بچکانند ورم و درد گوش را سودمند می آید و هیچ آزاری ندارد .
سینه :علاج برنشیت و سرفه همیشگی است .
اندام های راننده :در ریزش دادن حیض بسیار قوی است . اگر بردارند خفگی زهدان را معالجه می کند .
زهرها :پادزهر تیر زهرآلود ، و سم مار و کژدم است . دودش حشرات موذی را تار و مار می کند .
بادرنگبویه
مزاج :گرم و خشک است . خاصیت :در علاج همه بیماریهای بلغمی و سودایی مفید است .
آرایش :در خوشبو کردن دهان بسیار مؤثر است .
زخم و قرحه :داروی گرمی سودایی است .
سر :بندآمده های راه به دماغ را باز می کند و بوی گند دهان را از بین می برد .
سینه : شادی آور ، توان بخش قلب ، علاج خفقان است .
اندام های غذا : کمک هضم غذا است و داروی سکسکه می باشد .
بادنجان
نیاز به معرفی ندارد . تازه ترش سالم تر است و کهنه اش بد است و مزه و مزاج قلیا را دارد .
مزاج :به عقیده ابن ماسرجویه سرد مزاج است . لیکن در حقیقت چون تلخی و تندی دارد گرمی و خشکی در درجه دوم غالب آمده است .
خاصیت :سبب سودا و انسداد می شود .
آرایش : پوست را بد رنگ و سیاه می کند . رنگ را زرد می گرداند . بادنجان کوچک همه پوست است و لکه های سیاه صورت را سبب می شود .
دمل و جوش :پدید آورنده ورم های سرطانی و سخت و جذام است .
اندام های سر : انسداد ، سردرد و جوشهای دهان را بوجود می آورد .
اندام های غذا : گرفتگی هایی برای کبد و طحال در بر دارد . اما اگر آن را با سرکه بپزند گرفتگی کبد را باز می کند .
اندام
های دفعی : باعث بواسیر است ، ولیکن اگر دنباله های بادنجان را در سایه
خشک کنند برای دفع بواسیر خوب است . بادنجان به روانی و قبضی شکم کاری
ندارد .اما اگر در روغن بپزند روان کننده و اگر با سرکه بپزند قابض است .
WWW.021DR.COM
بادام
نیاز به معرفی ندارد .بادام از گردو کم روغن تر است اما گردو از بادام زود هضم تر است .
مزاج :بادام شیرین تقریباً در گرمی و تری معتدل است و کمی سوی تری می گراید .
بادام تلخ گرم و خشک است .
خاصیت
:انگم درخت بادام تلخ گیرنده و گرمی بخش است . بادام عموماً زداینده و پاک
کننده و بادکننده هست . لیکن بادام تلخ لطافت بخش است و زدایندگی بیشتر
دارد و از اینرو در باز کردن قوی تر از بادام شیرین است
آرایش :بادام تلخ علاج لکه های سیاه ،کک و مک ، اثرها و گرمی زدگی ها می باشد .
ترنجیدگی
رخساره را سر حال می آورد.بیخ بادام تلخ را بپزند و بر لکه های سیاه
بگذارند بسیار مفید است .خوردن بادام شیرین فربهی می آورد .
ورم و جوش :بادام تلخ با آب انگور کهنه علاج شری است (آبله ریزهای سرخ و آزار دهنده ).
قرحه
:با عسل بر پوست بمالند مورچگی و ساعیه (ریز تر از مورچگی ) را علاج می
کند .با سرکه یا آب انگور کهنه داروی بیماریهای ویروسی پوستی یا(پوست
انداختن ) و تلخ از شیرین کاری تر است .
سر :بادام و به ویژه تلخ
کوبیده و سائیده داروی درد گوش و صداها و وزوزگوش است .با بادام و آب انگور
کهنه سر را بشویند رطوبت و سپوسه و شوره را از میان بر می دارد و خواب می
آورد .
چوب درخت بادام تلخ را بکوبند تا تمام نرم شود، آنگاه با سرکه و
روغن گل مخلوط کنند و بر پیشانی ببندند سردرد از بین می رود .روغن بادام
تلخ هم داروی سردرد است .
چشم:تقویت دید می کند .
سینه :بادام تلخ با نشاسته گندم داروی خون بر آوردن است و در علاج سرفه مزمن و برنشیت و ذات الجنب مفید است .
روغن بادام شیرین و قاوت بادام در علاج سرفه و خون برآوردن مفید است .
اندام های غذا :بادام و به ویژه بادام تلخ راه بندان های کبد و طحال را باز می کند .
بادام تلخ دهانه رگهای دهان بسته را باز می نماید .
چغاله بادام که با پوست باشد دیرهضم است ،کم غذاست وخلطش خوب است .
چغاله را با پوست بخورند رطوبت معده را بر می چیند .و اگر همراه شکر بخورند زود سرازیر می شود .
قاوت بادام شیرین بر معده گران است و زرداب را بوجود می آورد .
اندام
های دفعی :بادام تلخ راه بندان گرده را باز می کند ،روغن بادام تلخ تنقیه
کننده کلیه و مثانه است و اگر با زنبق بخورند سنگ را خرد می کند .
بادام تلخ و روغن زنبق و روغن گل را ضماد کنند برای کلیه مفید است . بادام تلخ داروی درد ،ورم گرم ،سخت شدن و خفه شدن زهدان است .
علاج بی اختیری ادرار و درد گرده است .بادام تلخ را بردارند حیض را ریزش می دهد .
بادام شیرین که زدایندگی دارد و بادام تلخ که از آن زداینده تر است و هر دو برای قولنج داروی خوبی هستند .
روغن بادام که از بادام جدا شود لطیف تر و سبک تر می شود .
زهرها :برای گزیده سگ هار مفید است .
بارهنگ
دو نوع از این گیاه موجود است :یکی بزرگ و دیگری کوچک .بارهنگ بزرگ سودمندتر است .
مزاج :خشک و تر است . خاصیت :برگ به علت داشتن ماده آبی سرد گیرنده است و نزیف خون را بند می آورد .
خشک آن گزنده نیست بلکه برای دمل های کهنه و نو بهترین علاج است .
ورم و جوش :در مداوای ورم گرم ، سوختگی ، مورچگی ، شری ، باد سرخ ، ورم های بیخ گوش و خنازیر بسیار خوب است .
زخم و قرحه :برای معالجه زخم چرکی پلید ، آتش فارسی که ساری باشد ، قرحه های همیشگی ، زخم های گود ،از هر دارویی پیشی گرفته است .
بارهنگ مخلوط با گل اندلسی (قیمولیا )و سفیداب را بر باد سرخ بگذارند شفا می دهد .
مفاصل :ضماد بارهنگ را بر پاغر بگذارند بازدارنده سردی است و آماس را فرو می نشاند .
سر
:درد گرم گوش را تسکین می دهد ،آب پز ببخش را در دهان بگردانند دندان درد
را آرام می کند .بارهنگ به جای سلق (نوعی چغندر)در شوربای عدس بریزند و
بخورند برای صرع مفید است .
افشره برگ بارهنگ را در گوش بچکانند درد گوش تسکین می یابد .
بیخ بارهنگ را بجوند و آبش را در دهان بگردانند علاج دندان درد است و زخم و جوش درون دهان را شفا می دهد .
چشم :سرمه کش را به افشره بارهنگ بمالند و در چشم بکشند رمد را بر طرف می نماید .
نفس کش :بارهنگ را بجای سلق در آش عدس بریزند برای برونشیت مفید است .
تخم بارهنگ علاج خون برآوردن است .
اندام های غذا :بجای سلق بارهنگ را با عدس بپزند در باز کردن راه بندان کبد ، درد گرده ،بیماری استسقا مفید است .
اندام
های دفعی :تخم بارهنگ را بخورند یا آبش را در وارد کردن به صورت(آمپول-
شیاف...)بکار ببرند برای زخم روده ، اسهال مراره ای مفید است و خونریزی
بواسییر بند می آید .
تب ها :گویند علاج تب سه گوش (تب نوبه )است .
زهرها :بارهنگ و نمک را برگزیده سگ هار بگذارند سودمند است .
بارهنگ آبی
مزاج :گرم و خشک است .
خاصیت :گویند هیجان را فرو می نشاند .
اندام
های دفعی :گویند در مداوای زخم روده ، پیچش و درد روده ، درد زهدان ،
سودمند و ادرار بول و حیض می کند و در علاج فتق مؤثر است .
زهرها :پادزهر خرگوش آبی و افیون و غیره است .
WWW.021DR.COM
باقلا
باقلاچندین نوع است :آنچه ما می شناسیم ، باقلای مصری ، نبطی و هندی است .
باقلای نبطی از همه قابض تر و مصری از همه رطوبتی تر است .
اگر
باقلادیر هضم و نفاخ نبود ، از لحاظ غذایی خوب از افشره جو کمتر نمی بود
بلکه خونی که از باقلا پدید می آید از خونی که از افشره جو غلیظ می آید پر
مایه تر و قوی تر است .
بهترینش باقلای سفید و چاق است که کرم زده نباشد .
بدترینش
باقلای تازه و تر است و بهتر آن است که زیاد در آب خیس شود و خوب بپزند و
آن را همراه فلفل و نمک و شیره ی انگدان وسعتر و روغن های دیگر بخورند .
اما باقلای هندی در اندازه ای ویژه تنها در داروهای استفراغ و روان ساختن شکم بکار می رود .
مزاج
:تقریباً معتدل است و گرایش به سوی سردی و خشکی دارد .دارای رطوبتی بیش از
لزوم است و بخصوص باقلای تر بیش از خشک آن تر مزاج است .
باقلای
تربارطوبتی که دارد و با سردی که در آن هست می تواند کشنده باشد . و آنهایی
که می پندارند سردی باقلا در درجه دوم است زیاده روی کرده اند .
خاصیت
:اندکی زداینده و بسیار نفاخ است . اگر خوب بپزند ولی نه همچون افشره جو
باشد و در وقت پختن چندین بار آب آن را عوض کنند حالت بادزایی را از دست می
دهد .
اگر باقلا را پوست بکنند و مغزش را در دیگ بسایند و حرکت ندهند بادزایی آن کاهش می یابد .
باقلای در روغن جوشیده کم باد است ولیکن دیر هضم تر هم هست .
نپخته
باقلا با پوست ، بادش بسیار است و شاید آرد آن کم بادتر باشد . باقلای
نبطی قابض است و پوستش از همه اجزایش قابض تر است و زداینده نیست .
باقلای
مصری از همه انواع باقلها قبض تر و زداینده تر است و گوشت سست ایجاد می
کند و خلط های غلیظ می آفریند . ولی بقراط باقلای مصری را به خوبی تغذیه
ستوده و آن را مایه بهبودی می داند .
اگر باقلا را به دو نیم کنیم و بر جای نزیف بگذاریم خون بند می آید .
اگر مرغی از باقلا تغذیه کند و کسی تخم آن مرغ را بخورد خوابهای پریشان می بیند .
باقلاخارش با خود می آورد به ویژه باقلای سبز بسیار خارش آور است .
آرایش :پوست باقلا را بر مو بگذارند نرم و نازک می شود .
باقلا
و به ویژه اگر با پوست باشد بهکلک و پیس را از صورت می زداید و لکه های
سیاه و نقطه ها را از بین می برد و رنگ و روی را زیبا می کند .
دمل و جوش :ضماد باقلا با آب انگور کهنه آماس بیضه را فرو می نشاند .
زخم و قرحه :درعلاج قرحه ماهیچه مفید است .
مفاصل :در مداوای ترنجیدن ماهیچه و ضماد آب پزش با پیه خوک در نقرس سودمند است .
سر :سردرد می آورد و هر کس به سردرد مبتلا است از خوردن باقلا زیان می بیند .
ماده
ای سبز در اندرون باقلای مصری هست که تلخ مزه است اگر آن را بکوبند و با
روغن گل مخلوط کنند و در گوش دردمند بچکانند درد از بین می رود .
چشم :باقلا را با عسل و شنبلیله ضماد کنند و بر چشم بگذارند برای پژمردگی چشم و نقطه سرخ داخل چشم مفید است .
باقلا با کندر و گل محمدی خشیکده و سفیده تخم مرغ ضماد شود داروی برآمدگی چشم است و به ویژه اگر کره چشم برآمده باشد .
اندام
های تنفسی :برای سینه خوب است .داروی خون برآوردن و سرفه است .اگر باقلا
را با عسل و آرد شنبلیله مخلوط کنند آماس گلو و لوزتین را فرو می نشاند .
ضمادش برای آماس پستان و پنیر شدن شیر در پستان داروی خوبی است .
اندام
های غذا :دیر هضم است ، زود سرازیر می شود و زود بیرون می رود .علاوه بر
این سبب انسداد می شود .باقلای پوست نکنده را در سرکه بپزند مانع استفراغ
می شود .باقلای هندی مؤثرترین عامل قی کردن است. اندام های دفعی :باقلا را
با سرکه و آب بپزند اگر با پوست باشد داروی اسهال مزمن است .
در مداوای
خراش روده مفید است و به ویژه باقلای نبطی بیشتر مؤثر است و قاوت آن هم
همین کنش را دارد .قاوت چنانکه هست یا شوربا شود فرقی نمی کند .
ضماد
باقلا ورم رگ های بیضه را فرومی نشاند و به ویژه اگر با آب انگور کهنه
بپزند کمترین مقدار باقلای هندی خورده شود اسهال می آورد .
WWW.021DR.COM
بدل مرجان
مشهور است .سنگی است که از دریا بیرون می آورند و به رنگهای سرخ ، سیاه و سفید یافت می شود .
مزاج :سرد و خشک است . خاصیت :گیرنده است و نزیف راباز می دارد .خشکندگی آن بیشتر از گیرندگی و بسیار خشکاننده است .
زخم و قرحه :گوشت زیادی را از بین می برد .
چشم
:چشم را جلا می دهد و تقویت می کند و به ویژه اگر سوخته آن را شستشو دهند
مؤثرتر است .رطوبت های چشم را بر می مکد و اثر قرحه های چشم را از بین می
برد و در مداوای (دمعه )مفید است .
اندام های تنفسی :در باز داشتن خون
بر آوردن و در بیرون راندن خون مؤثر است و در این باره سیال آن همان تأثیر
را دارد .و به ویژه سوخته شسته آن که ازجمله داروهای تقویت قلب و تسکین
خفقان قلب بشمار می آید. اندام های غذا : محلول آن در علاج آماس طحال مفید
است .
اندام های دفعی :داروی زخمهای روده است .
برباله
این
گیاه دارای ساقه بزرگ و گره دار و ناصاف و شبیه فریز است . تخم زیادی دارد
.خوشبو است و زبان را می خارد . این گیاه در میان برگهایش و نزدیک ساقه گل
های بنفش رنگی تولید می کند که شبیه گل بنگ است هرچه خوشبوتر باشد بهتر
است .ساقه های آن از اجزای دیگرش مفیدترند .قوت آن با قوت سوسن زرد برابر و
از اذخر قوی تر است .
مزاج :این گیاه گرم و خشک است و شهرت دارد که گرمی آن بیشتر از خشکی است .
خواص درمانی :تمامی اجزای این گیاه در باز کردن و تسکین دردهای درونی مفید است به ویژه خیسانده آن .
مفاصل :اسارون و به ویژه خیسانده آن در مورد بیماری اعصاب(سیاتیک) درد مزمن سرین بسیار مؤثر است .
چشم :این گیاه در معالجه ستبری قرنیه مفید است .
اندام های تغذیه : بر باله در معالجه بند آمدگی های کبد و سخت شدن این عضو بسیار مفید و در مداوای یرقان نیز مفید است .
اندام های دفعی : برباله با تقویت مثانه و کلیه به دفع بول کمک می کند . دارای خاصیت مسهل است .
برغست (قنابری )
مزاج :گرم است . خاصیت :لطیف ،زداینده ، تکه کننده
آرایش
:لکه های سیاه و بهک را می زداید و بدون شک خوردنش یا ضماد گذاشتنش بهترین
برنده وضح (لکه های سپید صورت )است ، که در ظرف چند روز این کار را می کند
.این دارو را عرب ها می شناسند .
زخم و قرحه :ضماد برگش زخمهای چرکی پستان را علاج است .
سر :آبش را به بینی بکشند رطوبت های غلیظ را علاج می کند .
نفس کش :شش را می پالاید و راه بندان ها را باز می کند .
اندام های غذا :راه بندان های کبد و طحال را باز می نماید .
اندام
های راننده :آبش شکم را روان می سازد ،ضماد برغست بواسیر و درد و پیچش
روده را باز می دارد و سفتی زهدان را نرم می کند و کیموس های غلیظ را بیرون
می راند .
زهرها :برغست پادزهر همه حشرات موذی است .
برنج
دانه ای است مشهور .
مزاج :گرم و خشک است ، برخی گویند از گندم گرمتر است .
خاصیت
درمانی :برنج غذای خوبی است و کمی به خشکی مایل .اگر برنج را با شیر و
روغن بادام بپزند نیروی غذایی آن بیشتر و بهتر می گردد و دیگر خشکاننده و
بند آورنده نیست به ویژه اگر برنج را شبی در آب سبوس بخیسانند .
برنج به کندی سردی می دهد و برای جلا دادن خوب است .
اندام
های دفعی :برنج آب پز تا حدی قبض کننده است .شیر برنج آب پشت را زیاد می
کند و قبوضیت ندارد .مگر آنکه آن را در پوسته بسیار بجوشانند و آب آن را
بخار کنند .اگر برنج را در آب سبوس بخیسانند این قبوضیت را به کلی از دست
می دهد.
WWW.021DR.COM
برطانیقی
برخی گویند بستان افروز است و
قسمی گویند غیرآن است و برگش به برگ ترشک کوهی می ماند ولی این از ترشک
بهتر است و تقریباً سیه فام است .
خاصیت :برگ آن بسیار قابض است .
زخم و قرحه :زخم و زخم ها را بهم می آورد.
سر :داروی جوش های درونی و زخم های کهنه دهان است و باید در مداوای جوش های دهان رب آن استعمال شود که بسیار سودمند است .
برگ کابلی
گیاه برگ کابلی که عبارت از دانه ای هندی است دو نوع می باشد :کوچک و کم شاخه ،بزرگ و پرشاخه .کوچک آن بهتر از بزرگ آن است .
دانه برگ کابلی را از هندوستان یا سند می آورند .
مفاصل :دربرکندن بلغم بسیار خوب است .
اندام های دفعی :برای راندن بلغم روده ، کرم کدو و سایر کرم ها بسیار مؤثر است .
بسباسه
نوعی گردو است که به حجم مازو می باشد . پوستش نازک و زودشکن است و بوی خوش و تند دارد .
خاصیت :قبوضیت دارد .
آرایش : کک و مک را می زداید و بوی دهان را خوش می کند .
چشم :تقویت دید می کند و داروی سبل است .
اندام
های غذا :کبد و طحال و معده و به ویژه فم معده را تقویت می دهد . شکم را
بند می آورد . مدر و داروی عبی اختیاری ادرار است ، اگر با روغن ها مرهم
شود مسکن درد است ، و پرزه (شیاف زنانه ) سودمند و مانع استفراغ است .
بسپایک
بسپایک عبارت از چوبی است باریک ، خاکی رنگ ، گره دار و کمی به سیاهی و سرخی می زند یا مایل به سبز است .
شاخه هایی دارد شبیه به کرم هایی که پاهای بسیار دارند . مزه اش تا اندازه ای شیرین و گس است .
برخی
گویند :بسپایک روی درختی در مردآب ها می روید . و پاره ای می گویند بر سنگ
ها نمو می کند . بهترینش آن است که ستبری آن به اندازه ی انگشت کوچک و
رنگش مایل به سرخی باشد و در درجه دوم نوع زرد پرمایه و شاداب و ترد که کمی
تلخی و گوارایی همراه گسی دارد و مزه اش به مزه ی میخک شباهتی دارد ،خوب
است .
مزاج :گرم و خشک است . خاصیت :گدازنده ، رساننده ، بادشکن و راننده رطوبت است .
مفاصل :ضمادش در پیچش عصب سودمند است .
اندام
های دفعی :بدون درد دادن شکم را روان می کند ، بلغم و کیموس آبی را بیرون
می راند . در مداوای قولنج بسپایک را در آبگوشت خروس یا ماهی یا آش حبوبات
داخل می کنند .
بیخ بسپایک را بکوبند و گرد آن را با عسلاب سبک مخلوط کنند و از آن بخورند مراره و بلغم را بیرون می آورد .
WWW.021DR.COM
بشام
درختی
است مصری ،بو و برگش به برگ و بوی فیجن شبیه است . لیکن برگ بلسان سپیدتر
است . تنه درخت بلسان به تنه درخت حضض ( فلیزهره )می ماند .از حیث تأثیر
درمانی روغنش از دانه و دانه اش از چوبش قوی تر است .
روغن :شیره آن را
بعد از طلوع ستاره دو خواهر می گیرند .با نیشتر تنه آن را سوراخ می کنند و
هر شیره ای که از آن تراوش می کند بوسیله ی پنبه دانه بر می دارند و هر
ساله بیشتر از چند رطلی جمع نمی شود .
مزاج :گرم و خشک خاصیت درمانی :انسداد را باز می کند و در بیماری های درونی سودمند است .
زخم و قرحه :بشام و به ویژه اگر با زنبق باشد زخم را تنقیه می کند و پوسته استخوان را بیرون می کشد .
مفاصل :خوردنش برای مداوای یماری اعصاب و تناول پخته شده آن در علاج ترنجیدگی مفید است .
اندام های سر :سر و زخم های سر را تنقیه می کند ، در مداوای صرع و سرگیجه سودمند است .
اندام های چشم : بشام و شیره اش تم چشم را بر طرف می کند چشم را جلا می دهد و دید را تقویت می نماید .
اندام های تنفسی و سینه :چوب و دانه اش درمان پهلو درد ، برونشیت شدید ، نفس تنگی ، دردسر و شش هستند .
شیره و دانه آن درمان ذات الریه سرد ، و سرفه می باشد . همه اجزاء آن برای قسمت درونی بالایی شکم سودمند است .
اندام های غذا :در ضعف هاضمه مفید است . پخته آن سوء هضم را از بین می برد و معده را تنقیه می کند و کبد را قوت می دهد .
اندام های دفعی :مدر بول است .
درد
وپیچ روده (مغص )را درمان است . بخور آن رطوبت زهدان را دفع می نماید و آن
را خشک می کند و چاره ساز سردی زهدان است . اگر دود آن را برکشند کلیه
دردهای زهدان را از بین می برد . پخته اش دهانه رحم را باز می کند . اگر با
روغن گل و موم مرهم شود سردی رحم را برطرف می کند و در بی اختیاری ادرار
سودمند است .
تب ها :شیره اش تب لرز را علاج است .
زهرها :ضد سموم و درمان مارگزیده است و اگر شیره آن را با شیر حیوان بنوشند پادزهر شوکران و به ویژه هر سموم حشرات موذی است .
بشنیز
گیاهی
است شبیه خاراگوش ، ولی این به رنگ سبز است و رطوبتی چسبنده دارد .نوعی
دیگر از آن هست که شاخه هایش از این کوتاهتر و برگش پهن تراست. برگ آن ریز و
باریک و به رنگ های سپید و زرد در بهارو تابستان پیدا می شود.
خاصیت :لطافت بخش ، بسیار بازکننده ، ضماد آن فضول را از ریزش به سوی اندام باز می دارد .
سر :ضمادش سردرد سرد را درمان می کند .محلول و آب پزش سالمتر است ،از بند آمدن بینی جلوگیری می کند و علاج زکام می باشد .
اندام
های دفعی :سنگ کلیه را خرد می کند .درآب پزش بنشینند حیض را روان می سازد و
قرحه های زهدان را پاک می کند ،خوردن و ضماد آن زهدان بهم آمده را باز می
کند و سختی زهدان را از بین می برد .
بعل
گیاهی است که در بهاران در آب می روید و به یونجه و شبدر می ماند .
شاخه هایش بسیار و تخمش همانند تخم هویچ است .
مزاج :گرم است . اندام های غذا :برای طحال بسیار خوب است .
اندام های دفعی :مدر بول است .
بکمون
همان عرفج بیابانی و از رده شیرداران و تخم آن چون سایر شیرداران آتشین و اسهال آور است .
WWW.021DR.COM
بلوط
معروف است .بلوط قابض است و قبوضیت شاه بلوط کمتر است .
بیشتر قبوضیت بلوط از جفت آن است که پوسته داخلی بلوط است .
مزاج
:سرد و خشک است .شاه بلوط که از شیرینی برخوردار است کمی گرمی در بر دارد
.برگ بلوط از بلوط قابض تر و در خشکانیدن کمتر از بلوط است .
خاصیت :در
شاه بلوط زدایندگی و در همه انواع بلوط قبوضیت هست . پایین های شکم را پر
باد می کند و نزیف ها را باز می دارد و در این زمینه برگش از همه بیشتر کنش
دارد .
همه انواعش نیروبخش اندام ها می باشد .شاه بلوط دیر هضم است و
نیروی غذایی بیشتر دارد.اگر با شکر آمیزند نیروی غذایی آن افزایش می یابد.
جالینوس
فرماید :بلوط تقریباً از حیث غذایی بودن به گندم می رسد و از سایر حبوبات
مغذی تر است .شاه بلوط که شیرین است از بلوط مغذی تراست. لیکن عموماً غذایش
برای آدمیزاد بسیار خوب نیست .
برخی از مردمان به خوردن بلوط عادت کرده اند ولی چون از آن نان می پزند سالمتر می شود و زیانی نمی رساند .
دمل و جوش :بلوط مخلوط با پیه بزغاله و خوک نمد سود برای گرفتگی عروق مفید است .
ثمر بلوط در مداوای ورم های گرم که نو پدید باشند مفید است .
زخم
و قرحه :مانع زیاد شدن جوش های ساری ،(زخم دهان )زخم های فراگیر (ساعیه
)می باشد ، که در این حالت باید برگ بلوط را بسوزانند و سائیده آن را بر
زخم بگذارند یا بر زخم بپاشند که در بهم آوردن زخم ها بسیار مفید است .
سر :چون بازدارنده بخار است سردرد می آورد و در بند آوردن شکم نیز فعال است .
اندام های تنفسی :داروی خون بر آوردن است .
اندام های غذا :در علاج رطوبت معده مفید است .
اندام های دفعی :قبض است ، در مداوای خراش و قرحه روده و نزیف خون مؤثر است و بول را فزونی می دهد .
زهرها :پادزهر حشرات موذی است .آب پز پوست بلوط با شیر گاو و پادزهر (سهام ارمنی )است .مغزشاه بلوط برای هر زهری پادزهر خوبی است .
بلادر
میوه ای است شبیه هسته خرما و مغزی دارد همچون گردو ،شیرین مزه است و بی گزند .
پوسته
آن متخلخل و سوراخ است و در این سوراخها انگبینی لزج و بودار موجود است
.اگر آن را به دندان بشکنند زیانی نمی رساند به ویژه اگر همراه مغز گردو
باشد بهتر است .
مزاج :گرم و خشک . خاصیت :انگبینش سبب قرحه و ورم می شود و خون و خلط ها را می سوزاند .
دمل و جوش :ورم های گرم درونی را بر می انگیزد .
مفاصل:در
مداوای سردی و سستی عصب و فلج و کجی دهان مفید است .سر:برای رفع فراموش
کاری خوب است ولیکن بیماری وسوسه و مالیخولیا را تحریک می کند .
اندام های دفعی :دود آن بواسیر را می خشکاند .
زهرها :از جمله سم هاست .سوزنده اخلاط و بدین سبب کشنده است .
پادزهر بلادر دو نوع است و روغن گردو از قوتش می کاهد .
بل
گویند خیار هندی است و به خیار کبر می ماند .مزه اش تلخ و مانند مزه زنجفیل است .
مزاج :گرم و خشک است . خاصیت :قبض است و درون را توان می بخشد .
اندام های غذا :آتش معده را دامن می زند ،در علاج قی سودمند است و یکی از داروهای گوارشی است .
اندام های دفعی :شکم را بند می آورد و باد را پراکنده می کند .
بلیله
تقریباً هم مزاج آمله و مغزش شیرین و تقریباً چون فندق است .
مزاج :سرد و خشک است .
خاصیت :هم زداینده و نرم کننده است و هم قابض .
اندام
های غذا :معده را دباغی و جمع می کند ، سستی و رطوبت معده را از بین می
برد ، هیچ دارویی در دباغی معده به بلیله نمی رسد و فواید بسیار دارد .
اندام های دفعی :شاید شکم را بند آورد .بعضی گویند تنها ملین است و بس .
بلیله برای روده مستقیم و مقعد بسیار سودمند است .
WWW.021DR.COM
بنفشه
گیاهی است مشهور و بیخش چون سایر اجزایش نیروی دارویی دارد .
مزاج :سرد و تر است . خاصیت درمانی :خون معتدل بوجود می آورد .
دمل و جوش :بنفشه و برگ آن را با قاوت جو ضماد کنند ورم گرم را فرو می نشاند .
زخم و قرحه :روغن بنفشه برای گری (جرب )داروی خوبی است.
اندام های سر :بو کردن و بر سر مالیدن آن سردرد را تسکین می دهد .
اندام های چشم :مالیدن و خوردن آن در مداوای رمد گرم مفید است .
نفس و سینه :بنفشه و به ویژه مربای آن با شکر درمان سرفه گرم است و سینه را نرم می نماید .
شربت آن درمان سینه پهلو و شش است و دراین زمینه ازجلاب بهتر است .(گلاب )
اندام های غذا :التهاب معده را از بین می برد .
شربت آن علاج درد کلیه، ملینی ملایم است و برآمدن مقعد را فرو می نشاند. خوردن بنفشه خشک صفرا را بیرون می راند .
بنک
چیزی است که از هند و یمن می آورند .گویند تراشه خار مغیلان است .
زرد و سبک و خوشبویش خوب است و سفید و سنگین آن بد است .
مزاج :گرم و خشک است . خاصیت :اندام ها را تقویت می کند .
آرایش :پوست را پاک می کند .رطوبت های زیر پوست را می مکد . بدن را خوشبو می کند .
اندام های غذا :برای معده خوب است .
سر :با عقل و هوش ناسازگار است .
خاصیت :اندام ها را تقویت می کند .
آرایش :پوست را پاک می کند .رطوبت های زیر پوست را می مکد . بدن را خوشبو می کند .
اندام های غذا :برای معده خوب است .
بورک
بورک درتأثیر بخشی مانند نمک است و تفاوت این است که بورک قوی تر از نمک است و قابض نیست .
گاهی آن را در سفالینی بر آتش بریان می کنند .
خاصیت درمانی :بسیارزداینده ،شوینده و قشرانداز است ،تنقیه می نماید و خلط های غلیظ را می برد .
آرایش
:بورک را اگر برمو بپاشند مو را نازک می کند.ضماد بورک خون را به سطح بدن
می کشاند و رنگ رخساره زیبا می شود .بورک لاغری را علاج می کند .لیکن اگر
زیاد بخورند رنگ را سیاه می گرداند .
زخم و قرحه :در زدودن چرک مؤثر و داروی خارش است . بورک و سرکه علاج جرب است .
مفاصل
:از بورک و داروهای دیگر مرهم می سازند که بیماری فلج را به تأخیر می
اندازد و به ویژه فلج سبک را از بین می برد و داروی پیچش پی ها است .
سر
:درعلاج شوره سر مفید است .کف بورک را با عسل در گوش بچکانند در پاک نمودن
و باز کردن گوش مؤثرو برای علاج کری سودمند است. بورک مخلوط با آب
انگورکهنه یا شربت زوفا صداهای گوش را ازبین می برد. اندام های غذا :برای
معده بد است و معده را تباه می گرداند .ضماد بورک با انجیر استسقا را فرو
می نشاند .
اندام های دفعی :برداشتن (حقنه )بورک شکم را روان می سازد .
بورک را با آب انگور کهنه و زیره یا پخته فیجن و شبت بخورند درد و پیچش
روده (مغص )را از بین می برد .در رفع درد شکم عموماً از نمک مؤثرتر است .
بورک
را با برخی از داروهای ضد کرم می نوشند ،کرم ها را بیرون آورد . همچنین
شکم و ناف را با آن مسح کنند و نزدیک آتش بنشینند کرم ها را می کشد و در
این زمینه نیز از نمک بهتر است .
زهرها :هربورکی و به ویژه بورک آفریقایی سوخته و ناسوخته و کف بورک نیز بهترین پادزهر قارچ سمی است .
در علاج گزیده سگ هاربورک را با پیه الاغ و خوک قاطی می کنند و بر زخم می گذارند .
WWW.021DR.COM
بویانس
اکثراً بیخ آن را بکار می برند . انگم و شیره ای هم دارد که انگم از شیره قوی تر است .
بویانس را با روغن زیتون ، آبکامه ، کمی آب انگور کهنه مخلوط می کنند و بهم می زنند تا غلیظ شود و هرچه پرمایه تر شود مفید تر است .
مزاج :گرم و خشک است . خاصیت :تحلیل برنده است .
زخم و قرحه :از شدت خشک کنندگی که در آن است پوسته استخوان فاسد شده را جدا می کند و چرک زخم را از بین می برد .
مفاصل :با اعصاب بسیار ناسازگار است .
اندام
های تنفسی :زائده های غلیظ را که در سینه باشند بیرون می آورد . برای شش
خوب است و خوردن وضماد آن داروی ریه وزخم های ریه است. اندام های غذا :اگر
بویانس را بر طحال بمالند یا آن را در آب گرم حل کنند و بر طحال بمالند
سختی طحال را از بین می برد .
بوزیدان
چوبی است ره آورد هندوستان و تأثیرش به تأثیر بهمن نزدیک است .
بهترینش
سفید و ستبر و راه راه و زبر است .باریک و هموارش که سفیدی آن کم باشد خوب
نیست .گاهی آن را بوسیله ی (لعبه بربری )غش می نمایند .
مزاج :گرم و خشک است . خاصیت :نرم کننده است و لطافت بخش .
مفاصل :در مداوای درد مفاصل و نقرس مفید است .
اندام های دفعی :شهوت انگیز است .
زهرها :پادزهر است .
بهمن
قطعات چوبی است که عبارتند از ریشه های خشک و ترنجیده و ناهموار و برخی سفید و برخی سرخ رنگ اند .
مزاج :گرم و خشک .
آرایش :فربه کننده .
اندام های سینه :برای قوت قلب بسیار خوب و در علاج خفقان مفید است .
اندام های دفعی :در افزایش آب پشت بسیار مؤثر است .
به
مزاج :سرد و خشک است .
خاصیت
:به و گل و رغن به قبضند و به شیرین کمتر قبض است .به دانه قبض نیست و
ملین است . به دانه از جریان مواد زائد به درون جلوگیری می کند .به عموماً
توان بخش است .
آرایش :بازدارنده عرق است .روغن به داروی ترک های ناشی از سرما است .
ورم و جوش :روغن به بهترین داروی مورچگی است .
قرحه :روغن به در علاج زخم های چرکی مفید است .
مفاصل :زیاد خوردن به درد اعصاب بدنبال دارد .
چشم :برشته اش را بر آماس گرم چشم بگذارند سودمند است .
سینه :افشره به در علاج نفس بلندی برنشیت و خون برآوردن مفید است .
به دانه زبری گلو را بر طرف می کند ،گرفتگی ریه را نرمش می دهد . لعاب به نیز خشکی قصبته الریه را تر گرداند .
اندام های غذا :از استفراغ جلوگیری می کند ،خمار را می زداید ، تشنگی را تسکین می دهد .
اگر
کسی معده اش برای پذیرش زائده آمادگی دارد از خوردن به که معده را قوی می
گرداند فایده می بیند .به کال تقویت معده می کند و مانع استفراغ بلغی است .
بول را ریزش می دهد .گویند این خاصیتش روی آورد است . شکم را بند می آورد و قبوضیتش بی منفعت نیست .
به
را با عسل بپزند بیشتر بول را ریزش می دهد اما ممکن است بجای قبوضیت اسهال
بیاورد .گاهی سبب قولنج و درد و پیچش روده می شود . خونریزی حیض را بند می
آورد .افشره به یا روغن به را در ذکر بچکانند سوزش مجرای بول را شفا می
بخشد .
روغن به به نفع گرده و آبدان است .
اگر با غذا به بخورند اسهال می دهد و اگر زیاد بخورند خوراک را قبل از هضم شدن بیرون می ریزد .
باآب پز به حقنه کنند برآمدگی های مقعد و زهدان را بر طرف می کند .
WWW.021DR.COM
بیش موش بوحا
بوحا گیاهی است که در زمین های رستنگاه بیش می روید و هر بیشی نزدیک بوحا بروید ثمر نمی دهد .
بوحا بهترین پادزهر بیش است .اما بیش موش جانوری است شبیه موش و سوراخش در نزدیکی بیخ بیش می باشد .
هر
فایده که «بیش »در علاج برص و جذام دارد «بوحا »هم دارد. بیش موش نیز
داروی برص است و در مداوای جذام سودمند ،و پادزهر افعی و سایر سم ها است .
بیدمشک
از نباتات خوشبو است .
خاصیت :مالیدن آب و افشره اش ورم ها را فرو می نشاند .
سر:شکوفه بیدمشک و بو کردن برگ آن بادهای متراکم سر را درمان می کنند .
اندام های دفعی :شکم را روان می کند .
بیش
سمی است کشنده
مزاج :در منتهای گرمی و خشکی است .
آرایش :اگر بر برص بمالند یا با معجون (بزرجلی )بخورند برص را از بین می برد و در مداوای جذام نیز سودمند است .
زهر:سمی
است کشنده ،فوری که جسم را می گنداند .پادزهر بیش موش بیشتر است و آن نوعی
موش است که از گیاه بیش تغذیه می نماید . بلدرچین هم از بیش می خورد و می
میرد .
با معجون هایی که به منظور جلوگیری از سم بیش درست می کنند مسک هم داخل است .
بیوه زا ـ شش شاخ
مزاج :گرم است .
خاصیت :لطیف و تحلیل برنده .
مفاصل :در علاج کزاز مفید است .
سر :آب پزش را در دهان بگردانند داروی درد دندان و در علاج هر نوع نزله مفید است و ریشه هایش نیز همین کارها را انجام می دهد .
نفس :در بیرون راندن خون از سینه مفید است .
اندام های غذا :بیخش علاج استفراغ پی در پی است .
اندام های راننده :بیخش در علاج تراوش رطوبت های همیشگی زهدان مفید است .
بید بیابانی
برگش را پاره کنند شیره قوی می دهد .
خاصیت
:ثمر و برگش گیرنده بی آزارند .به حد کافی می خشکاند . خاکسترش بسیار
خشکاننده است .بید تر را ضماد کنند خونریزی را بند می آورد .
برگش را پاره کنند شیری می دهد که بسیار زداینده و نرم کننده است .
آرایش :خاکسترش را با سرکه بر زگیل بمالند آن را بر می کند .
زخم
و قرحه :بید بیابانی و به ویژه ثمر و برگش ضماد شود زخم میان استخوان را
علاج است ،خاکسترش را با سرکه بر پوست بمالند مورچگی را از بین می برد .
سر :شکوفه و آبش مسکن سردرد هستند .افشره برگش در زدودن ریم و چرک گوش بی نظیر است .
چشم :ثمرو آبش را بر کاسه چشم ضربه خورده گذارند بسیار مفید است.
شیره اش برای چشم کم سو داروی خوبی است .
اندام
های غذا :آبش برای علاج بند آمده های کبد وبیماری یرقان مفید است. اندام
های راننده :ثمرش بهم خوردن خون ماهانه را به اعتدال می آورد .
WWW.021DR.COM