زندگی و آثار ابوبکر محمدزکریای رازی (رازی) |
نام و نسب
رازی نامش محمد و نام پدرش زکریا و کینه اش ابوبکر است. جمیع مورخان وی را
محمدبن زکریای رازی در کتب خود آورده اند، یا بهتر بیان داریم، محمد فرزند
زکریای رازی.
درباره تاریخ تولد و وفات وی مورخان شرق و غرب و صاحبان
تذکره را اختلاف است و عقاید و نظرات آنان با یکدیگر مخالف، اما ابوریحان
بیرونی دانشمند و محقق بزرگ صراحتا تاریخ تولد و وفات وی را به این نحو
متذکر گردیده است: " ... و قدکان مولده بالری لغره شعبان سنه احدی و خمسین
مائتین .... و توفی بالری لخمس مضت من شعبان سنه 313 و قد استوفی من السنین
القمریه اثنین و ستین سنه و خمسه ایام و یکون بالشمسیه ستین سنه و شهرین و
یوما ..."
بیرونی، سن وی را به سال قمری شصت و دو سال و پنج روز و به سال شمسی شصت سال و دو ماه و یک روز به حساب دقیق آورده است.
رازی
همواره در پی تحصیل و کسب معلومات زمان می رفت، منتهی ابتدای کار از کسب و
کار پدر به زرگری می گردد، با این تفاوت که ذوق خود را در این حرفه به
نحوی بسیار شایسته که دنباله آن کیمیاگری و شیمی باشد به منصه ظهور و بروز
می گذارد.
دوران تلمذ رازی
معروف است که رازی تحصیل مرتب و منظم چه در کودکی و
چه در نوجوانی ننموده و معلوم نیست تحصیل وی در علوم به چه شکل و به چه نحو
بوده و از چه رشته شروع کرده و چه افکاری داشته است. فقط می توان گفت که
وی به نواختن عود و سرودن اشعار و آموختن عربی اشتغال ورزیده است.موضوع
بالا گفته اغلب مورخان است، اما چون صیت شهرت رازی بیشتر در طب بوده، به
این جهت مورخان در کتب خود آموختن این علم را در سنین سی تا چهل دانسه اند.
نویسندگان و مورخان مغرب زمین از جمله پروفسور ادوار برون در کتاب "طب
اسلامی" را عقیده آن است که رازی علوم غیرطبی را قبل از طب آموخته
است.چنانچه در دایره المعارف اسلامی در فصل رازی آمده که رازی تحصیلات
ریاضی و فلسفه و نجوم و ادب را در ری آموخته و ممکن است در حین آموختن آنها
به شیمی نیز اشتغال داشته است.
به هرحال آن چه محقق است آنکه رازی طب را در سنین بالا آموخته و اشتغال به کار زرگری قبل از تحصیل سایر علوم و طب می باشد.
استادان رازی
اصولا این مطلب به طور تحقیق که استادان رازی در کیمیا و طب و فلسفه و سایر علوم چه کسانی بوده اند روشن نیست.
به گفته برخی از تذکره نویسان مانند ابن الندیم؛ استاد رازی در فلسفه ابوزید بلخی یکی از معاصرانش بوده است.
استاد
رازی در کیمیا (و طلسمات) جابربن حیان است. البته به دلیل قدمت جابربن
حیان در علم شیمی، رازی وی را استاد خطاکرده است و الا جابر که قبل ازتولد
رازی وفات یافته، نمی توانسته استاد مستقیم رازی باشد.
درباره استاد یا استادان رازی در علم طب آمده است:
رازی
طب را در بغداد آموخته است چرا که در قرن سوم هجری صیت شهرت بغداد و ترجمه
کتابهای طبی و سایر علوم و تاسیس بیمارستانها و قدرت خلفا، زمان بسیار
مناسبی برای آموختن علم طب بود. از آن گذشته مرکز علمی بغداد که دنباله
مرکز علمی و دانشگاه جندیشاپور و جانشین این دانشگاه بود، موقعیت بسیار
معتبری برای کسب علوم داشت.
به علاوه از قرائن چنین مستفاد می گردد که رازی به واسطه نبوغی
کم نظیر از آثار ترجمه شده پزشکان متقدم مانند بقراط و جالینوس نیز استفاده کرده است.
اما
مطلبی که محققا روشن و واضح است آنکه، رازی بیشتر از جنبه مشاهدات و
ملاحظات بیمارستانی و به اصطلاح بالینی آموخته و به این قسمت بیشتر وقت صرف
کرده است.
نتیجه آنکه رازی طب را مستقیما تحت نظر استادی نیاموخته،
بلکه بیشتر از تجارب بیمارستانی و مطالعه کتب یا نبوغ کم نظیری که داشته
یادگرفته که در بغداد مشاربالبنان شده است.
اما استاد یا معلم رازی در
طبیعیات و سایر علوم به هیچ وجه معلوم نیست فقط اشاراتی در کتب مورخان دیده
می شود که می رساند وی در طبیعیات دستی به سزا داشته است.
شرح مختصری از زندگی و مسافرت های رازی
مسافرت
وی به بغداد در نیمه دوم قرن سوم هجری در زمان خلافت معتضد خلیفه عباسی
(279-289 هجری) بوده است. در سال های 290 الی 292 هجری روزهای آخر خلافت و
عمر معتضد و دستور و الزام وی برای درمانش به رازی، رازی به جهت رهایی از
شر خلیفه، بغداد را ترک کرده و به ری آمده است.
رازی پس از معتضد خلیفه
در دوران مکتفی فرزند معتضد در ری بوده، بنابراین رازی به ری با زمان منصور
برادر زاده امیر اسماعیل سامانی مصادف می باشد، یعنی سال 290 هجری.
آنچه
که مشهور است، رازی در این شهر ریاست بیمارستان ری را داشته و طبق گفته
صریح القفطی به اداره و ریاست امور بیمارستان اشتغال می ورزیده است.
امیر
منصور بن اسحق در سال 295 هجری پس از عمش از ری به نیشابور آمد و امیر
خراسان شد و به ظن قوی نزدیک به یقین به واسطه تقرب و طبابت، رازی در خدمت
امیر برای درمان وی به نیشابور رهسپار می شود. رازی یک سال در نیشابور می
ماند و امیر را درمان و آنگاه به ری مراجعت کرد و به این نحو آوازه و شهرت
کم نظیری یافت.
وفات رازی
رازی در آخر عمر نابینا گردید و به طور قطع نمی توان گفت چند سال آخر عمر را از حلیه بصر محروم بوده است.
پاره ای عقیده دارند که وی بر اثر مطالعه زیاد و سابقه ناراحتی چشم که بر اثر دود و دم بوته کیمیاگری داشته، نابینا گردیده است.
تاریخ وفات او به روایت ابوریحان بیرونی در پنجم شعبان 312 هجری مطابق با 15 اکتبر 925د میلادی در ری اتفاق افتاده است.
مولفات و مصنفات رازی
مولفات
و مصنفات رازی در علوم مختلفه – طب، داروشناسی،
فلسفه،حکمت،طبیعی،کیمیا،نجوم و هیئت،الهیات و علوم دیگر – قریب 273 اثر می
باشد که قریب به یکصد و اندی از آنها در طب و فنون وابسته به طب می باشد.
آثار و مولفات رازی در طب عبارتند از:
کتاب
الحاوی : این کتاب یک دوره کامل طب تا دوران رازی می باشد که در آن اقوال و
عقاید اطباء سلف و خود را نگاشته و اظهار نظر کرده است. تعداد مجلدات این
کتاب به اقوال مختلف از 18 تا 70 مجلد است. این کتاب بزرگترین و معتبرترین و
مطول ترین تالیف رازی است و مدت ها مرجع طلاب علوم طبی در دنیا بوده است.
حاوی مزبور در 5 مقاله است به شرح زیر:
مقدمه
مقاله اول: در بیان بیماری ها که مشتمل بر 125 باب است
مقاله دوم: در تب ها که مشتمل بر 27 باب است
مقاله سوم: در بیماری ها و علل ظاهره در اعضاء بدن که مشتمل بر 105 باب است
مقاله چهارم: در بیان داروهای مفرد که به ترتیب حروف تهجی است
مقاله پنجم: در بیان داروهای مرکب و کیفیت استعمال و ترکیب آنها که مشتمل بر 50 باب است.
2.کتاب
المنصوری: این کتاب شامل ده مقاله است که مشتمل بر شناسایی امزجه مختلف
بدن های آدمی و اخلاط غالبه بر آنها و دلائل مختلفه جامع از علم فراست و
نیروهای خوراکی و داروها و بهداشت و زینت اعضاء و تدبیر بهداشت مسافرین و
شکسته بندی و زخم ها و سمهای حشرات و بیماری ها از سر تا پا و تبهاست. این
کتاب از مولفات بسیار مهم رازی است که به نام های "منصوری:، " طب منصوری"،
"کناش المنصوری" و "المنصوری فی الطب" مشهور و معروف است.
3. کتاب
المرشد: نسخه خطی آن در 29 فصل می باشد که در آن از اسطقسات، ترکیب بدن
آدمی، مزاجها و هواها،آب،برف و یخ، نیروی غذا و دارو، ورزش، حمام، خواب و
بیداری، احتیاج به غذا و طریق استفاده نیکوی از آن، امتلاء، زیادی اخلاط،
مسهل ها، قی و ادویه مقیه، دفع ادرار، دفع سایر فضولات، شراب، جماع، ترکیب
داروها، بیماری ها و علل آنها، علل بیماری های احشاء، نبض، تنفس، بحران،
روزهای بحرانی، اوان و زمان بیماری ها، نضج و تبها می باشد.
4. الطب الملوکی: رازی در این کتاب یک دوره بیماری شنائی را آورده است.
5.من لایحضره الطبیب: این کتاب برای عموم مردم در موقع عدم دسترسی به طبیب می باشد. نام دیگر آن "طب الفقراء" است.
6.کتاب
الجدری و الحصبه: این کتاب یکی از معتبرترین آثار رازی است از این نظر که
در آن دو بیماری آبله و سرخک را برای اولین بار تشخیص افتراقی داده است.
کتاب آبله و سرخک در 13 فصل می باشد که از علت بروز ابله، افرادی که
استعداد گرفتن آبله را دارند، علامات، اعراض، خویشتن داری از آبله، موادی
که بیرون زدن آبله را تسریع می کند، توجه به چشم و جگر و بندها و گوشها،
موادی که پختگی آبله را تسریع می کنند، خشک کردن دانه ها، موادی که پوسته
ها را خشک کند، موادی که آثار آبله را بزاید، در آن مطرح شده است. دستور
غذای بیمار آبله ای و سرخکی، دستور مزاج آبله ای و سرخکی، آبله و سرخک بی
خطر و خطرناک نیز بحث شده است.
7. کتاب التقسیم و التشجیر: مشتمل بر جمیع علل و تقسیمات بیماری ها از سر تا پا می باشد.
8. کتاب اقرابادین: مشتمل بر 62 باب است که از جمیع داروهای درمان کننده بیماری هاست.
9.
کتاب الحصی فی الکلی و المثانه:در مورد سنگ کلیه و مثانه است که در آن از
علل و اسباب و جمیع علائم و آثار و دوره بیماری و تقدمه المعرفه و سایر
مسائل مربوط به سنگ مثانه و کلیه و معالجه آنها مطالبی آمده است.
10. کتاب القولنج: نسخه خطی آن مشتمل بر 18 باب است که در مورد علل و اسباب و علامات و مدت و درمان قولنج است.
11. کتاب اوجاع المفاصل: این کتاب مشتمل بر 21 باب است که در آن از علل،تولید، تقسیمات، علامات و درمان های درد بندها می باشد.
12.کتاب السکنجبین: این کتاب در باب منافع و مضار سکنجبین است.
13. کتاب دفع مضار الاغذیه: در باب منافع غذاها و آشامیدنی ها و دفع مضار آنهاست.
14.کتاب مایقدم من الفواکه و الاغذیه و مایوخر: موضوع آن در باب ترتیب خوردن میوه ها می باشد.
15. کتاب ابدال الادویه: کتاب مختصری است که در آن رازی بدل و جانشین داروها را بیان داشته است.
16. کتاب الابنه و علاج ها: در باب درمان ابنه است.
17. کتاب الادویه الموجوده لکل مکان:درباره داروهای موجود در جمیع امکنه است.
18.کتاب هیئه القلب
19. کتاب الانثیین
20.کتاب هیئه الصماخ
21. کتاب هیئه العین
22.کتاب هیئه الکبد
23. کتاب الردعلی الجاحظ فی نقص الطب
24.کتاب الرد علی الناشی فی نقضه الطب
25. فی محنته الطبیب: که در باره آئین و رسم پزشکی است.
26. فیها جری بین الرازی و جریرالطبیب
27.
کتاب فی العله التی لهاتحدث الورم من الزکام فی روس بعض الناس: این رساله
اگر چه از نظر حجم بسیار کوچک ولی از نظر معنی و مقام بسیار ارجمند است،
چرا که رازی برای اولین بار در آن به شرح موضوع حساسیتی پرداخته است.
28.فی
استفراغ المحمومین قبل النضج: از عنوان این کتاب چنین مستفاد می گردد که
رازی معتقد بوده در تب ها قبل از نضج باید استفراغ ماده به عمل آید.
29. فی تبرید الماء: این رساله در بیان تبرید آب با برف و یا سرد نمودن آب که در آن برف بگذارند می باشد.
30.
فی العله التی لها زعم بعض الجهال ان الثلج یعطش: از عنوان این رساله چنین
مستفاد می گردد که رازی با "برف تشنگی می آورد" مخالف بوده است.
31.فی العلل القاتله لعظمها و القاتله لعظمها و القاتله لظهورها بغته: در مورد بیماری های کشنده فوری است.
32. فی سبب قتل ریح السموم اکثر الحیوان: این رساله یک مقاله است که رازی از سموم سریع الاثر که باعث مرگ حیوان می شود گفتگو می کند.
33.اطعمه المرضی: در باب غذا و خوراک بیماران است.
34.کتاب الفالج: در باب فالج ها است.
35. کتال اللقوه: در باب فالج عصب صورت است.
36. فی ان الحمیه المفرطه تضر بالابدان:منظور رازی آن بوده که پرهیز و گرسنگی فوق العاده به بدن ضرر می رساند.
37.
فی ان للطین المنتقل به فیه منافع: در باب ساختن نقل ها از گل می باشد،
چرا که در قدیم با بعضی خاک ها مثل خاک نیشابوری برای بیماری ها نقل هایی
تهیه می کردند.
38.فی تعطیش السمک و العله فیه: از این رساله مستفاد می گردد که به چه علت خوردن ماهی تشنگی می آورد.
39.
کتاب فی الخریف و الربیع: از عنوان این رساله چنین مستفاد می گردد که رازی
معتقد بوده در پاییز بیماری زیادتر و انتشارش شدیدتر است.
40. فی ان
الطبیب الحاذق لیس هومن قدر علی ابراء جمیع العلل و ان ذلک لیس فی الوسع:
رازی معتقد بوده طبیب حاذق قدرت بهبود بخشیدن جمیع بیماری ها را ندارد و
این امر از نیروی پزشکی و بشر دور است.
41. کتاب فی التلطف فی ایصال
العلیل الی بعض شهواته:از عنوان این کتاب چنین مستفاد می گردد که بعضی مردم
پست و عوام رجوع به طبیب را ترک کرده و از او مذمت می کنند ولو آنکه طبیب
حاذق باشد.
42.فی العله التی یذم لها بعض الناس و عوامهم الطبیب و ان کان حاذقا
43.
فی العله التی من اجلها صار ینجح جهال الاطباء و العوام و النساء فی المدن
فی علاج بعض الامراض اکثر من العلماء و عذر الطبیب فی ذلک: از عنوان دو
رساله ذکر شده چنین مستفاد می گردد که رازی علت مراجعه مردمان پست و عوام
را به طبیب ولو آنکه حاذق باشد و توفیق و پیشروی اطباء جاهل و مردم عوام و
زنان در مورد درمان مردم را بیان می دارد.
44. خطاء غرض الطبیب
45.اختصار کتاب النبض الکبیر لجالینوس
46. اختصار کتاب حیله البرء لجالینوس
47. تلخیصه لکتاب العلل و الاعراض لجالینوس
48.تلخیصه لکتاب العلل المواضع الالمه
49.تفسیر کتاب جالینوس لفصول ابقراط
50.فیما
لایلصق ممایقطع من البدن و ان صغر و مایلصق من الجراحات و ان کبر: در این
رساله در باب پیوند و بخیه اعضا صحبت شده رازی را عقیده آن بوده که بعضی
قسمت های بدن کوچک و خرد باشند ممکن نیست آنها را پیوند و بخیه کنند در
صورتی که برخی دیگر وجود دارند که با بزرگی ممکن است پیوند به عمل آید.
51.رساله فی العله التی لها لایوجد شراب یفعل فعل الشراب الصحیح بالبدن
52.کتاب کیفیه الاغتذاء
53.
فی الاسباب الممیله لقلوب الناس عن افاضل الاطباء الی اخسائهم: از عنوان
رساله این گونه مستفاد می گردد که مردم و عوام الناس از اطباء دانشمند روی
می گردانند و به اطباء غیر عالم و متوسط می پردازند.
54.رساله فی الجبر و کیف یساق الیه و علامه الحق فیه
55.فی ان العله الیسیره بعضها اعسر تعرفا و علاجا من الغلیظه
56.کتاب تقسیم الامراض و اسبابها و علاجاتها علی الشرح
57.کتاب المشجر فی الطب علی طریق کناش
58. فی العلل المشکله
59. کتاب الباه
60.فی السکر
61. رساله فی التعری و التدثر
62.کتاب مایعرض فی صناعه الطبیب
63.کتاب النقرس و عرق المدینی
64. الصیدله: در داروسازی نوشته شده است.
65.المدخل الی الطب
66.فی شرف العین
67. کتاب جمع فیه الاعمال بالحدید: در عمل جراحی با چاقو و شکسته بندی
68.کتاب الکبیر فی العطر و الانبجات و الادهان: در عطر و روغنهای معطر
69. کتاب اثبات الطب
70.کتابان فی التجارب: در سی باب و یک دوره کامل علم الامراض است.
71.فی الفصد: که در 10 باب نوشته شده است.
72. فی النقرس
73. فی العله التی صارالنائم یعرق اکثر من الیقظان: عنوان رساله این است، شخص خواب از بیدار بیشتر عرق می کند.
74.کتاب الفاخر
75. رساله فی صناعه الطب و وصفها و تمیینرها
76.برءالساعه
77. فی علاج العین بالحدید
78. فی الادویه العین و علاجها
79.سرالطب
80.
رساله فی ان العلل المستکمله التی لایقدر الاعلاء ان یعبدو اعنها و یحتاج
الطبیب الی لزوم العلیل و الی استعمال بعض التجربه لاستخراجها و الوقوف
علیها و تحیرالطبیب.
81.فی المذاقات
82.فی البهق و البرص
83. فی الحرکه الکائنه فی الاحلیل و المثانه
84. فی البواسیر و الشقاق فی المقعده
85.فی الاعلال الحادثه علی ظاهر الجسد
86.فی
الزکام و النزله و امتلاء الراس و منع النزله الی الصدر و الریح التی
تسدالمنخرین و منع التنفس بهما:احتمال دارد این کتاب با رساله "شمیه" یکی
باشد.
87. کتاب فی الدواء المسهل و المقی
88. فی الحمام و منافعه و مضاره
89. فی العله التی لها بحرق الثلج و یقرح
90.فی الریاضه
91.منافع الاعضاء
92.صفات البیمارستان
93. طب الفقراء
94. فی اثقال الادویه المرکبه
95.کلام الفروق بین الامراض
96.الکافی فی الطب
97.الاغذیه المختصره
98.مقاله فیماسئل عنه فی انه لم صارمن قل جماعه من الانسان طال عمره
99.تذکره مفیده: جمعا در 412 باب است و یک دوره کامل علم الامراض از سر تا قدم می باشد.
100.کتاب طب النفوس (طب الروحانی)
101.مقاله فی اختلاف الدم
102.مقاله فی اتخاذ ماءالجبن
103.مقاله من کتاب الالبان فی منافع ماء الجبین
104.مفید
الخاص: مشتمل بر خواص داروها و درمان ها و علم فراست و طب و دامپزشکی و
کشاورزی و سموم گزندگان و حشرات و درمان آنها و تدبیر برای اغذیه و امثال
آن می باشد.
105.الخواص: در باب درمان تب ها و پوشیدن لباس زائو و بعضی درمان هاست
106.رساله
لابی بکر محمدبن زکریای الرازی الی بعض تلامذته و قداختصه بعض الملوک: در
این رساله رازی نصایح و اندرزهایی به شاگردان خود می دهد و آنان را فرزند
خطاب کرده و دستورهای صحی و پندهایی در موقع طبابت در خدمت پادشاهان به
آنها می دهد
107.فی المومیایی: مقاله ای است که از کیفیات و خواص و منافع و ترکیب استعمال مومیایی در بیماری های مختلف، صحبت می کند.
108.الشامل
109. فی المیاه
110.خواص الشراب: در بیان خواص شراب و مخصوصا شرح تاثیرات مخصوصه آن است که در هیچ نوشابه دیگری یافت نمی شود
111.کلیات الطب
112.المجموعه فی الطب
113.فی صناعه الطب
114.اسئله فی الطب
تاریخچه ها و ملاحظات طبی رازی
از
مزایای بزرگی که رازی در طب جهانی دارد و پس از خود در جهان به یادگار
گذارده و در حقیقت از مختصاب طبابتش می باشد و امروزه در جمیع بیمارستان
های جهان برقرار است، یادداشت های روزانه از کار و عملیات و احوال و گزارش
بیماران است که در بیمارستان های بغداد و ری مرتبا نگاشته و کلیه حوادث و
اتفاقات مهمه و مشاهدات مفیده را همانطور که امروزه در تمام بیمارستانهای
دنیا معمول است ثبت کرده و یا به اصطلاح کنونی روزنامه وقایع داشته،که شرح
بسیاری از اتفاقات و تاریخچه های مهم بیماران خود را در آن به تفصیل نوشته
است. کتاب حاوی معروف رازی در حقیقت یادداشت های کلینیکی وی
می باشد که
نتیجه زحمات و تجارب شخصی وی می باشد، که سالیان متمادی بدان مشغول بوده
است. به این مناسبت است که عموم مورخان وی را طبیب عادی نام نداده اند،
بلکه پزشک بیمارستانی و کلینیسن (Clinicien)گفته اند.
معاصران رازی
به
طور کلی از نظر تاریخ دانشمندان و امراء و ولاه و سلاطین که در فاصله بین
سالهای 250-320 هجری قمری در ایران بوده با رازی هم عصر می باشند، منتهی
رازی با بعضی از آنان رابطه نیکو و با بسیاری مشاجره قلمی و معارضه داشته
است.اکنون فهرست وار هر دسته دوستان و همکاران او را بررسی می کنیم:
1. آن دسته از خلفای عباسی که در فاصله سالهای 250-340 و 313-320 خلافت نموده اند
2. آن دسته از امرائ و پادشاهان سامانی و آل زیار و آل بویه که در فاصله سالهای بالا در ایران و امارات حکومت داشتند
3. ابوالفضل بن عمید استاد صاحب بن عباد که به روایت مشهور کتاب حاوی به همت وی ترتیب یافته است
4. ابوالقاسم عبیدالله وزیر معتضد و پسرش قاسم بن عبیدالله
5.
از اطباء معاصر چنانکه آمد رازی با احمد بن طیب سرخسی و اسحق بن حنین و
جریر طبیب و ثابت بن قره و عبدوس و دیلم و چند طبیب دیگر معاصر بود که در
حقیقت باید آنان را همکاران وی دانست.
6. از آثاری که رازی به نام
اشخاص تالیف کرده و یا بر آنها ردی نگاشته مستفاد می شود که وی با آنان
معاصر بوده است، این افراد عبارتند از: علی بن وهسوذان و امیر ابوعلی
احمدبن علی بن اسماعیل سامانی و ابوالعباس احمدبن علی صعلوک و ابن ابی
الساج و فاتک وداعی الاطروش حسن بن قاسم علوی و ابوحازم قاضی و ابواقاسم
کعبی بلخی و ابوبکر حسین بن تمار و ابوحاتم رازی و شهید بلخی و حسن بن
محارب قمی و مسمعی و ابوالحسن علی بن عبدالله ناشی و یحیی بن عدی التکریتی .
مزایای پزشکی رازی
رازی
را در عالم طب مختصاتی است که در کمتر طبیبی در تمدن اسلام و ایران دیده
شده است. در این مبحث فهرست وار به ذکر اختصاصات طبی استاد می پردازیم:
1.
رازی تجربه را در طب بسیار معتبر می داند و از خلال صحائف آثار وی چنین
مستفاد می گردد که اعمال و تشخیص های طبی وی بر روی تجربه استوار بوده است.
به این جهت وی را بر مجرب لقب داده اند.
2. رازی اول کسی است که
تشخیص افتراقی بین آبله و سرخک را در تاریخ پزشکی داده و در کتاب تالیفی
خود به نام "کتاب الجدری و الحصبه" از آبله مرغان صحبت می کند.
3.
رازی و بیمارستان ، چنانکه در مبحث "تاریخچه ها " آمد رازی روزانه از
بیماران در مطب و بیمارستان یادداشت هایی تهیه کرده که بسیار ارزنده می
باشند.
4. روش تدریس رازی در طب، به این معنی که طرز تدریس طب و
تشخیص بیماری مریض به این شکل بوده که رازی در مجلس درسی در صدر می نشسته و
شاگردان وی بر حسب مراتب زیر دست او جای می گرفتند. وقتی بیمار تازه وارد
می گردید، ابتدا شاگردان درجه آخر به تشخیص بیماری می پرداختند اگر آنها
عاجز می شدند دسته بالاتر به همین نحوی استاد بیمار را معاینه می کرد و
تشخیص بیماری را می داد.
5. رازی و داروشناسی و داروسازی شیمی:
چنانکه می دانیم رازی در شیمی و کیمیا ید طولی داشته و اگر جانب طب وی را
کنار گذاریم، رازی شیمیست بزرگی بود، که مواد زیادی را در شیمی و داروسازی
وارد ساخت و با آنها سرو کار داشته است، مضاف به آنکه کشف الکل و جوهر
گوگرد از خدمات بزرگ او به طب است.
6. دیگر از مزایای پزشکی رازی که
از آثار وی مشهور می گردد آن که وی در اغلب مولفات و مصنفات خود نظرات قدما
را ذکر کرده، آنگاه نظر خود را بیان می دارد.
7. اختراعات و اکتشافات رازی در داروسازی و شیمی و پیدا کردن بسیار از مواد دارویی و داروهای اختصاصی، خود بسیار چشمگیر است.
اخلاق و صفات رازی
آنچه
که از صحائف کتب مورخان و تذکره نویسان مستفاد می گردد، آنکه رازی مردی
خوش خوی و کریم النفس و خوش قریحه و دقیق بود. بیشتر بیماران را خود توجه
می کرد و تا بیماری بیماران را تشخیص نمی داد از آنها دست بر نمی داشت.
نسبت به فقرا و مساکین بسیار روف و خوش سلوک و خیر رسان بود. با آنکه شهرتی
به سزا داشته و می توانسته ذخیره کامل برای تامین زندگانی خود و کسانش
تهیه کند، با این حال جز در فکر بیمارستان و رسیدگی به کار بیماران مطلوبی
نداشته است. وی هیچگاه از کتابت و استنساخ فراغت نداشته و برای شاگردانش از
نظر آنکه آنان را به اسرار طب آگاه سازد آثار و مولفاتی مانند "سرالطب" و
"محنه الطبیب" و "خواص التلامیذ" و امثال اینها به رشته تحریر درآورده که
همه می رساند تا چه حد در آئین و سنت پزشکی علاقه مند بوده است.
وی
عقیده داشت که طبیب باید در آئین و سنت پزشکی اخلاق طبی یا وظایف الطیب
کوشا باشد. وی توصیه می کرد که خواندن آثار حکماء و اطباء برای هر طبیب
نافع است و معتقد بود که طبیب باید پیوسته معتدل المزاج باشد. به طور خلاصه
در رازی اخلاق و صفاتی وجود داشت که باید یک طبیب به تمام معنی کلمه دارا
باشد.
منبع: کتاب تاریخ پزشکی ایران به قلم مرحوم دکتر محمود نجم آبادی